عشق دوطرفه
#عشق دوطرفه
پارت سوم....
هیونیجن: عوضیو ببین انتظار داره بشینم براش کتاب حفظ کنم
معلم: براتون صفر میزارم عوضیا
سوجون: بده ب درک
((مدرسه تموم شد موقع رفتن)
باهیه: ا/ت میای باهم بریم دم در خوابگاهتون
ا/ت: شرمنده ولی من با داهیون همگروهیم قراره برم کمپانی ولی میتونیم تا مدرسه داهیون بریم
باهیه: اوممم بریم
(یکم گذشت و به مدرسه داهیون نزدیک شدن)
داهیون: اووو ا/ت اینجا
ا/ت: ممنون که تا اینجا اومدی اها راستی این داهیون همگروهیمه
باهیه: خواهش میکنم خوشبختم راستی
ساعت پخش دبیوتون کی هست مشتاقم ببینم
ا/ت: نمیدونم داهیون تو میدونی
داهیون: نه فک کنم اونی بدونه
ا/ت: اوممم ممنون باهیه بای
باهیه: خواهش بای
باهیه: راستی ا/ت
ا/ت: بعله چیزی شده
باهیه: فایتینگ تو ینی بلک وایت میتونهههه
ا/ت: دوست دارم باهیه
باهیه: منم همینطور
داهیون: اون کی بود
ا/ت: باهیه همکلاسی جدیدمه فن دواتیشمونه از الان
داهیون: خب طبیعیه دختر باحاله دوسش داشتم از جه یون عوضی که بهتره
ا/ت: اوممم خب ب اونی زنگ بزن بپرس ساعت فیلمبرداری رو
داهیون: اوکی
(مکالمه داهیون و لیا)
داهیون: الو اونی
لیا: سلام چطوری در اومدین از مدرسه
داهیون:اره در اومدیم داریم میایم
لیا: باشه کاری داشتی؟
داهیون: میگم اونی
لیا: جانم
داهیون:میگم ساعت فیلمبرداری دبیو کی هست؟
لیا: ساعت ده صب باید اونجا باشیم
داهیون: چیییییی ما مدرسه داریم چیکار کنیم
لیا: باید یجوری کمپانیو راضی کنین بتونه مدیر مدرستونو راضی کنه
داهیون: اوففف باش ما دیگ میایم بای
لیا: باش بای
ا/ت: کی بود
داهیون: ده صب
ا/ت: اوففففف
(فردا صب تو مدرسه)
باهیه: سلام ا/ت
ا/ت: سلامممم
یکم گذشت که کرم ا/ت فعال شد رفت رو مخ هیونجین.............
پارت سوم....
هیونیجن: عوضیو ببین انتظار داره بشینم براش کتاب حفظ کنم
معلم: براتون صفر میزارم عوضیا
سوجون: بده ب درک
((مدرسه تموم شد موقع رفتن)
باهیه: ا/ت میای باهم بریم دم در خوابگاهتون
ا/ت: شرمنده ولی من با داهیون همگروهیم قراره برم کمپانی ولی میتونیم تا مدرسه داهیون بریم
باهیه: اوممم بریم
(یکم گذشت و به مدرسه داهیون نزدیک شدن)
داهیون: اووو ا/ت اینجا
ا/ت: ممنون که تا اینجا اومدی اها راستی این داهیون همگروهیمه
باهیه: خواهش میکنم خوشبختم راستی
ساعت پخش دبیوتون کی هست مشتاقم ببینم
ا/ت: نمیدونم داهیون تو میدونی
داهیون: نه فک کنم اونی بدونه
ا/ت: اوممم ممنون باهیه بای
باهیه: خواهش بای
باهیه: راستی ا/ت
ا/ت: بعله چیزی شده
باهیه: فایتینگ تو ینی بلک وایت میتونهههه
ا/ت: دوست دارم باهیه
باهیه: منم همینطور
داهیون: اون کی بود
ا/ت: باهیه همکلاسی جدیدمه فن دواتیشمونه از الان
داهیون: خب طبیعیه دختر باحاله دوسش داشتم از جه یون عوضی که بهتره
ا/ت: اوممم خب ب اونی زنگ بزن بپرس ساعت فیلمبرداری رو
داهیون: اوکی
(مکالمه داهیون و لیا)
داهیون: الو اونی
لیا: سلام چطوری در اومدین از مدرسه
داهیون:اره در اومدیم داریم میایم
لیا: باشه کاری داشتی؟
داهیون: میگم اونی
لیا: جانم
داهیون:میگم ساعت فیلمبرداری دبیو کی هست؟
لیا: ساعت ده صب باید اونجا باشیم
داهیون: چیییییی ما مدرسه داریم چیکار کنیم
لیا: باید یجوری کمپانیو راضی کنین بتونه مدیر مدرستونو راضی کنه
داهیون: اوففف باش ما دیگ میایم بای
لیا: باش بای
ا/ت: کی بود
داهیون: ده صب
ا/ت: اوففففف
(فردا صب تو مدرسه)
باهیه: سلام ا/ت
ا/ت: سلامممم
یکم گذشت که کرم ا/ت فعال شد رفت رو مخ هیونجین.............
۷.۵k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.