✦✧✧ - ✧✧✦ اجـبــار p▪︎³⁴
از زبان جونگ کوک:
طبقه چهارم تو اتاق پارچه ها بودم و همه طبقه ها رو دنبال ا/ت گشتم آخرش نشستم رو صندلی و به اطراف نگاه میکردم یکه یهو دیدم ا/ت از لابه لای لباسا اومد بیرون یعنی چی چطوری اونجا جا شده
اومد منو دید شوکه شد
_...تو......کاری داشتی..ببخشید من میرم پایین
+وایسا
_بله
+تو..تو کجا بودی اصلا چرا رفتی اون تو ....چطوری جا شدی؟
_خبب.........
+میدونی الان نزدیک یه ساعته من دارم دنبالت میگردم
_چی یه ساعت من فقط چند دقیقه س اونجام
+نه بابا....چیکار میکردی اونجا که اصلا نفهمیدی یه ساعته اونجایی
_ک..کاری نمیکردم
+سعی میکنم آروم باشم خیلی خب بیا بریم (دستشو گرفت)
دستمو چرا گرفت اوفف حتی دستاشم جذابه
_کجا داریم میریم
_اینجا دیگه اتاق چیه....
داشتم حرف میزدم که دستمو کشید و برد گوشه دیوار وای چیکار کنم نمیتونم بهش نگاه کنم
_چیزی شده
+میشه بهم نگاه کنی
_..............................
+ا/ت من دیگه نمیتونم تحمل کنم باید یه چیزیو بهت بگم
_چیزی شده جونگ کوک ..یا دوباره کاری کردم
_چرا نمیگی
+ا/ت من............
#فیک #فیک_جونگکوک #کیپاپ #بی_تی_اس
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #K_pop
طبقه چهارم تو اتاق پارچه ها بودم و همه طبقه ها رو دنبال ا/ت گشتم آخرش نشستم رو صندلی و به اطراف نگاه میکردم یکه یهو دیدم ا/ت از لابه لای لباسا اومد بیرون یعنی چی چطوری اونجا جا شده
اومد منو دید شوکه شد
_...تو......کاری داشتی..ببخشید من میرم پایین
+وایسا
_بله
+تو..تو کجا بودی اصلا چرا رفتی اون تو ....چطوری جا شدی؟
_خبب.........
+میدونی الان نزدیک یه ساعته من دارم دنبالت میگردم
_چی یه ساعت من فقط چند دقیقه س اونجام
+نه بابا....چیکار میکردی اونجا که اصلا نفهمیدی یه ساعته اونجایی
_ک..کاری نمیکردم
+سعی میکنم آروم باشم خیلی خب بیا بریم (دستشو گرفت)
دستمو چرا گرفت اوفف حتی دستاشم جذابه
_کجا داریم میریم
_اینجا دیگه اتاق چیه....
داشتم حرف میزدم که دستمو کشید و برد گوشه دیوار وای چیکار کنم نمیتونم بهش نگاه کنم
_چیزی شده
+میشه بهم نگاه کنی
_..............................
+ا/ت من دیگه نمیتونم تحمل کنم باید یه چیزیو بهت بگم
_چیزی شده جونگ کوک ..یا دوباره کاری کردم
_چرا نمیگی
+ا/ت من............
#فیک #فیک_جونگکوک #کیپاپ #بی_تی_اس
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #K_pop
۱۵.۹k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.