تک پارتی لینو
تک پارتی لینو
وقتی همش به گربه های اهمیت میداد
(لینو_ههجین+)
صبح با نوری که به چشمام میخورد از خواب بیدار شدم ساعت نگاه کردم ساعت ۱۲ بود
اوهههههههه چقدر خوابیدم
رفتم پایین که دیدم لینو داره با گربه هاش بازی میکنه
+صبح به خیر
_هوم صبح به خیر(سرد)
چند وقته همین جوریه توی خونه فقط با گربه هاش مهربونه🙄
صبحانه خوردم خونه رو تمیز کردم یکم سریال دیدم که ساعت شد ۳ لینو داشت به گربه ها غذا میداد
اعصابم خورد شد بلند شدم رفتم لباس ورزشی پوشیدم
(یه نیم تنه صورتی با یه لگ چسبون مشکی کتونی سفید)
گفتم برم یکم پیاده روی کنم حوصلم سر رفته بود
داشتم میرفتم سمت در که با صدای لینو سر جام وایستادم
_کجا؟
+سر قبرم میای؟
_مسخره بازی در نیار کجا داری میری
+دارم با این لباس میرم عروسی دوست پسرم با گربه هاش
_وا؟
+والا
_تو چت شده
+خودت چی فکر میکنی؟ البته اگه فکر کردن به چیز دیگه ای به جز گربه هات رو بلدی
_من متوجه نمیشم چی میگی؟
+مهم نیست
۳داشتم میرفتم که دستمو گرفت
_عشقم عشقم وایسا
_تو الان باهام قهری؟
+نه
_ولی قهری ها
+نیستم
_من قشنگ از حالت چشمات میفهمم باهام قهر ۰۰۹کردی.حالا بهم بگو چرا
+چون تو همش به گربه هات توجه میکنی
۰_الان داری به چند تا گربه حسودی میکنی
دستشو در کمرم حلقه کرد تورو بیشتر به خودش نزدیک کرد جوری که فقط ۵سانت صورتتون از هم فاصله داشت
+نکن حوصله ندارم
لینو یه بوسه سطحی رو لب ههجین گذاشت
+گفتم نک...
_(بوسه)
لینو نک....
_(بوسه)
_بازم بگو تا ببوسمت
+سکوت*
لینو سرشو کرد توی گردن ههجین و بوسه ای به گردنش زد
_بیا بریم یه سریال قشنگ بزار با هم ببینم
+باشه بریم
میدونم خیلی چرت شد ببخشید 😔
وقتی همش به گربه های اهمیت میداد
(لینو_ههجین+)
صبح با نوری که به چشمام میخورد از خواب بیدار شدم ساعت نگاه کردم ساعت ۱۲ بود
اوهههههههه چقدر خوابیدم
رفتم پایین که دیدم لینو داره با گربه هاش بازی میکنه
+صبح به خیر
_هوم صبح به خیر(سرد)
چند وقته همین جوریه توی خونه فقط با گربه هاش مهربونه🙄
صبحانه خوردم خونه رو تمیز کردم یکم سریال دیدم که ساعت شد ۳ لینو داشت به گربه ها غذا میداد
اعصابم خورد شد بلند شدم رفتم لباس ورزشی پوشیدم
(یه نیم تنه صورتی با یه لگ چسبون مشکی کتونی سفید)
گفتم برم یکم پیاده روی کنم حوصلم سر رفته بود
داشتم میرفتم سمت در که با صدای لینو سر جام وایستادم
_کجا؟
+سر قبرم میای؟
_مسخره بازی در نیار کجا داری میری
+دارم با این لباس میرم عروسی دوست پسرم با گربه هاش
_وا؟
+والا
_تو چت شده
+خودت چی فکر میکنی؟ البته اگه فکر کردن به چیز دیگه ای به جز گربه هات رو بلدی
_من متوجه نمیشم چی میگی؟
+مهم نیست
۳داشتم میرفتم که دستمو گرفت
_عشقم عشقم وایسا
_تو الان باهام قهری؟
+نه
_ولی قهری ها
+نیستم
_من قشنگ از حالت چشمات میفهمم باهام قهر ۰۰۹کردی.حالا بهم بگو چرا
+چون تو همش به گربه هات توجه میکنی
۰_الان داری به چند تا گربه حسودی میکنی
دستشو در کمرم حلقه کرد تورو بیشتر به خودش نزدیک کرد جوری که فقط ۵سانت صورتتون از هم فاصله داشت
+نکن حوصله ندارم
لینو یه بوسه سطحی رو لب ههجین گذاشت
+گفتم نک...
_(بوسه)
لینو نک....
_(بوسه)
_بازم بگو تا ببوسمت
+سکوت*
لینو سرشو کرد توی گردن ههجین و بوسه ای به گردنش زد
_بیا بریم یه سریال قشنگ بزار با هم ببینم
+باشه بریم
میدونم خیلی چرت شد ببخشید 😔
۱۱.۰k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.