پارت۴&
بابت حمایت ها ممنون
ویو ا/ت
که یه دفه جیمین رو دیدم
مکالمه بین جیمین و ا/ت
جیمین :امروز نمیخواد کار کنی( سرد)
ا/ت:اما...
جیمین:من حرفم رو یه بار میزنم و رفتم
ویو جیمین
خیلی خون ازش رفته بود من من عاشقش شدم اون الیزا هم نمیخوام چون آمارش دسم اومده
ویو ا/ت
خب حوصله ام سر رفته بود نشسته م فیلم دیدم که جیمین صدام کرد
جیمین: بیا اتاقم
ا/ت : چه کردم که خودمم خبر ندارم؟( یاد خودم افتادم)
رفتم در زدم
جیمین: بیا تو
ویو ا/ت
رفتم تو یا خداا(استرس سگی،)
جیمین: خب دیگه نیازی نیست خدمتکار باشی
ا/ت :با با شه
ویو جیمین
گفتم بره جدیدا یه حسایی بهش پیدا کردم(گی لی لی عروسی در راه داریم ولی یه سوال خدایی برادر جیمین تو که عاشقه شی چرا کتکش زدی)
خلاصه
پسرک عاشق دخترک ما شده بود
و اعتراف کرد
عروسی زوده
بع نظرتون بابای ا/ت چیکار میکنه؟
ویو ا/ت
که یه دفه جیمین رو دیدم
مکالمه بین جیمین و ا/ت
جیمین :امروز نمیخواد کار کنی( سرد)
ا/ت:اما...
جیمین:من حرفم رو یه بار میزنم و رفتم
ویو جیمین
خیلی خون ازش رفته بود من من عاشقش شدم اون الیزا هم نمیخوام چون آمارش دسم اومده
ویو ا/ت
خب حوصله ام سر رفته بود نشسته م فیلم دیدم که جیمین صدام کرد
جیمین: بیا اتاقم
ا/ت : چه کردم که خودمم خبر ندارم؟( یاد خودم افتادم)
رفتم در زدم
جیمین: بیا تو
ویو ا/ت
رفتم تو یا خداا(استرس سگی،)
جیمین: خب دیگه نیازی نیست خدمتکار باشی
ا/ت :با با شه
ویو جیمین
گفتم بره جدیدا یه حسایی بهش پیدا کردم(گی لی لی عروسی در راه داریم ولی یه سوال خدایی برادر جیمین تو که عاشقه شی چرا کتکش زدی)
خلاصه
پسرک عاشق دخترک ما شده بود
و اعتراف کرد
عروسی زوده
بع نظرتون بابای ا/ت چیکار میکنه؟
۴۵.۷k
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.