پارت⁴

تا اینکه....
هیچی کرم داشتم😂
ویو ات از از خواب بلند شدم وتویه اتاق باتم مشکی قرمز بودم عجیب بود خواستم برم بیرون اما دربسته بود کمکککککک کسی نیستت هی خداا با باز شدن در دیگه سروصدا نکردم
چرا انقدر شلوغ میکنیی تو؟
بزار برم اصلا توکی هستی به من دستور میدی بزورم آوردیم اینجا کممککککک
داد نزن کسی صدات نمیشنوه میخوای بدونی من کیم ؟؟
آرهههه(داد)
کمکم آمد جلوتر
بازم بیهوشی بهم میزنی برو کنارر
اونقدر بهم نزدیک بودم که با یه تکون لباشون بهم می‌خورد
فقط باید ساکت شی
براچیی
براین ودندوناشا درآورد وفرو برد توگردنش
از خونش خورد
ایی
بیب چقدر خوشمزه ی
تو..تویه خوناشامیی؟؟
آره بده
نههه من سال هاست دارم درمورد تحقیق میکنم
که اینطور
تازه من بیب تو نیستم
چرا بیب هستی
نیستم
هستی
اگه ادامه بدی ...
باشه(ترس)
خوب دیگه بزار برم
نمیشه
چرا
چون عاشقتم
من نیستم
به مرور زمان توهم میشی
به یه شرطی پیشت میمونم
منو اگه عاشق خودت کردی که هیچ نکردی میزاری برم
کار اسونیه
می‌بینیم
برات لباس میزارم بپوش بیا شام
اوففف باشه
ویو جیمین
خدایی عاشقشم خیلی جذابه بلخره به دستش میارم
ویو ات
رفتم حموم ولباس هارا پوشیدم رفتم شامم خوردم آمدم تو اتاقم حوصلم سررفته بود که یهو چشمام سیاهی رفت...
شرایط:
۱۳ تالایک
۳تاکامنت