(عشق در مدرسه) پارت ۱۱
از زبان تهیونگ
رفتم سر میز نشستم و همه خدمتکارا رو بیرون کردم و مشغول غذا خوردن شدم بعد غذا بلند شدم و رفتم بالا تو اتاقم و رفتم تو بالکن و شیشه مشروبمو دستم گرفتم و میخوردم بعد نیم ساعت مست مست بودم نمیفهمیدم دارم چیکار میکنم رفتم بیرون از اتاق
+اتتتتتتت کجاییییی(اربده)
_ب..بله ارباب من اینجام
اومد پیشم
+بیا بالا تو اتاق من کارت دارم کوچولو
_چ...چشم اومدم
رفتیم بالا تو اتاق درو قفل کردم و رفتم سمتش و(اسمات)
از زبان ات
حالم اصلا خوب نبود دلم به شدت درد میکرد تمام بدنم زخمی و کبود بود دلم میخواست بمیرم بهم تجاوز شد پریود هم بودم وایییی ملافه روی تخت خونی بود اونم با همین حال وضع منو ول کرد و رفت بیرون عوضی اشغال ازش متنفرم(خفه شو دختره خر)
از جام با بد بختی بلند شدم و خودمو رسوندم به حموم و یه دوش آب گرم گرفتم حالم بهتر شده بود اومدم بیرون و لباس پوشیدم و رفتم تو اتاق خودم
از زبان تهیونگ
لباسامو پوشیدم و از اتاق رفتم بیرون و کلا از عمارت زدم بیرون سوار ماشینم شدم و رفتم به همون کارخونه متروکه تا کارامو انجام بدم اصلا حالش خوب نبود انگار زیاده روی کردم اصلا ولش کن من چرا به فکر اونم الان سعی کردم خودمو مشغول کار کنم تا یادم بره
اهههه دختره هرزه چرا دارم همش به اون فک میکنم چرا دلم میخواد کمکش کنم اون فقط یه هرزس ولی....ولی چرا نگرانشم واییی نکنه مرده باشه یه بلایی سرش نیومده باشه سریع وسایلمو جمع کردم و رفتم سوار ماشین شدم و خیلی سریع رفتم خونه از پله ها بالا رفتم در اتاقو باز کردم ولی نبود کل اتاقو گشتم نبودش رفتم بیرون از یکی از خدمتکارا پرسیدم گفت تو اتاقشه حالا که خوبه پس ولش کن دیگه اههه به خاطر این عوضی کارامو ول کردم و اومدم ایششششش
رفتم سر میز نشستم و همه خدمتکارا رو بیرون کردم و مشغول غذا خوردن شدم بعد غذا بلند شدم و رفتم بالا تو اتاقم و رفتم تو بالکن و شیشه مشروبمو دستم گرفتم و میخوردم بعد نیم ساعت مست مست بودم نمیفهمیدم دارم چیکار میکنم رفتم بیرون از اتاق
+اتتتتتتت کجاییییی(اربده)
_ب..بله ارباب من اینجام
اومد پیشم
+بیا بالا تو اتاق من کارت دارم کوچولو
_چ...چشم اومدم
رفتیم بالا تو اتاق درو قفل کردم و رفتم سمتش و(اسمات)
از زبان ات
حالم اصلا خوب نبود دلم به شدت درد میکرد تمام بدنم زخمی و کبود بود دلم میخواست بمیرم بهم تجاوز شد پریود هم بودم وایییی ملافه روی تخت خونی بود اونم با همین حال وضع منو ول کرد و رفت بیرون عوضی اشغال ازش متنفرم(خفه شو دختره خر)
از جام با بد بختی بلند شدم و خودمو رسوندم به حموم و یه دوش آب گرم گرفتم حالم بهتر شده بود اومدم بیرون و لباس پوشیدم و رفتم تو اتاق خودم
از زبان تهیونگ
لباسامو پوشیدم و از اتاق رفتم بیرون و کلا از عمارت زدم بیرون سوار ماشینم شدم و رفتم به همون کارخونه متروکه تا کارامو انجام بدم اصلا حالش خوب نبود انگار زیاده روی کردم اصلا ولش کن من چرا به فکر اونم الان سعی کردم خودمو مشغول کار کنم تا یادم بره
اهههه دختره هرزه چرا دارم همش به اون فک میکنم چرا دلم میخواد کمکش کنم اون فقط یه هرزس ولی....ولی چرا نگرانشم واییی نکنه مرده باشه یه بلایی سرش نیومده باشه سریع وسایلمو جمع کردم و رفتم سوار ماشین شدم و خیلی سریع رفتم خونه از پله ها بالا رفتم در اتاقو باز کردم ولی نبود کل اتاقو گشتم نبودش رفتم بیرون از یکی از خدمتکارا پرسیدم گفت تو اتاقشه حالا که خوبه پس ولش کن دیگه اههه به خاطر این عوضی کارامو ول کردم و اومدم ایششششش
۴۳.۲k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.