پارت ۱۴
پارت ۱۴
ویو ( ات و رزی ترسیدن بودن )
آروم داشتن صحبت میکردن
ات . میخوای من برم ببینم کیه ( حالت ترسیده. کیوت )
رزی . ن. نمیدونم ( ترسیده . کیوت )
دوباره صدای شکست امد
تو همون فاصله ات و رزی جیغ زدن
ات . رزی بیا بریم اتاق من و کوکی
رزی کدوم اتاققققق
ات سریع درارو قفل کرد
ات . بیااااااا . اونجاست .
رفتن تو اتاق داشتن زیر زیرکی نگاه میکردن
ات . یه نفر داره درو میشکنهههه
رزی . واااااای یا خدا
ات . الان سریع زنگ میزنم به جونگ کوک
تلفنی
ات . کوکیییییی ( گریه )
جونگ کوک . جانم خانوم کوچولو چیییی شدههههههه
ات . یه نفر داره درو میشکونه بیاد تو خونههههه منو رزی درو قفل کردیم آمدیم تو اتاق ولی داره درو میشکونههه کوکیییی زود بیاااااااااا ( گریه )
جونگ کوک . چییییییییی . من الان میاممممم
غط شد
تو شرکت
جونگ کوک . تهیونگگگگااااااااااااااا
تهیونگ . جونم چیشدهههههه
جونگ کوک . توصیح داد
تهیونگ . یا خدااااا بدو بدو
تو خونه
ات . حق حق ( گریه )
رزی . حق حق ( گریه )
ات . من میرم بیرون
رف بیرون
رزی . واستا
جونگ کوک درو باز کرد
ات . کوکیییییییی
جونگ کوک . اتتتتتتت
رزی . تهیونگمممممم
تهیونگ. رزییی
همه همو بغل کردن
ات . چیشد کی بود
جونگ کوک . اصلا کسی نبود
ات . چییییییی
تهیونگ . بابا من مطمئنم پسر اون بیشعور بود
رزی . ما صدا شنیدیم صدای شکستن
تهیونگ . اره بیرون گلدونه دوتا شکستن
جونگ کوک . اره ولی خودش کو
ات . خودش شاید فرار کرد
جونگ کوک . خوب شما کی صدا رو شنیدین
رزی . بعد از اینه تو امدی ۵ دیقه قبلش صدایی نیومد . نه در . نه شکستن
ات . اره دقیقا ۵ دیقه بود چون من ساعتو دیدم
تهیونگ . از کجا فرار کرد
جونگ کوک . گلوله خورده گلدون شکسته من دیدم
تهیونگ . اره راس میگی
ات . واااااااای این چه بلایی کوکییییی
رزی . یا خدا قرار چه اتفاقی بیوفته خو به ما توضیح بدیننننننننننن
جونگ کوک دوربین رو نگاه کرد و امد تو خونه
جونگ کوک . همون پسر بود پسر اون بیشعور اول با کم از بادیگار داش آمده بعد با گلوله اولین گلدونه شکست بعد با دومین گلوله دومین گلدونه شکست دور بود ازخونه
تا صدای جیغ امد بعدشم حمله کرد به در ۵ دیقه دقیقا ۵ دیقه قبلی که منو تهیونگا بیایم رفته چون صدای ماشین مون رو شنیده حالا اونم ول کن نی . بائو اونم بکشیم تهیونگا
ات . یا خداااااا عین داستانا شد
رزی . دقیقا ات
تهیونگ . اون اشغالو ما میکشیم
جونگ کوک . اشغال
ویو ( همه رفتن عین همیشه ات و جونگ کوک تنها بودن و روی تخت لباسای لختی ..... بقیش رو خودتون میدونین )
ات . من میترسم کوکی
جونگ کوک . نترس خانوم کوچولو ی من من هستم خوشگل جونگ کوک
بغلش کرد
تا پارت بعدیی . این پارت خیلی زیاد گذاشتماااااااااااا .
ویو ( ات و رزی ترسیدن بودن )
آروم داشتن صحبت میکردن
ات . میخوای من برم ببینم کیه ( حالت ترسیده. کیوت )
رزی . ن. نمیدونم ( ترسیده . کیوت )
دوباره صدای شکست امد
تو همون فاصله ات و رزی جیغ زدن
ات . رزی بیا بریم اتاق من و کوکی
رزی کدوم اتاققققق
ات سریع درارو قفل کرد
ات . بیااااااا . اونجاست .
رفتن تو اتاق داشتن زیر زیرکی نگاه میکردن
ات . یه نفر داره درو میشکنهههه
رزی . واااااای یا خدا
ات . الان سریع زنگ میزنم به جونگ کوک
تلفنی
ات . کوکیییییی ( گریه )
جونگ کوک . جانم خانوم کوچولو چیییی شدههههههه
ات . یه نفر داره درو میشکونه بیاد تو خونههههه منو رزی درو قفل کردیم آمدیم تو اتاق ولی داره درو میشکونههه کوکیییی زود بیاااااااااا ( گریه )
جونگ کوک . چییییییییی . من الان میاممممم
غط شد
تو شرکت
جونگ کوک . تهیونگگگگااااااااااااااا
تهیونگ . جونم چیشدهههههه
جونگ کوک . توصیح داد
تهیونگ . یا خدااااا بدو بدو
تو خونه
ات . حق حق ( گریه )
رزی . حق حق ( گریه )
ات . من میرم بیرون
رف بیرون
رزی . واستا
جونگ کوک درو باز کرد
ات . کوکیییییییی
جونگ کوک . اتتتتتتت
رزی . تهیونگمممممم
تهیونگ. رزییی
همه همو بغل کردن
ات . چیشد کی بود
جونگ کوک . اصلا کسی نبود
ات . چییییییی
تهیونگ . بابا من مطمئنم پسر اون بیشعور بود
رزی . ما صدا شنیدیم صدای شکستن
تهیونگ . اره بیرون گلدونه دوتا شکستن
جونگ کوک . اره ولی خودش کو
ات . خودش شاید فرار کرد
جونگ کوک . خوب شما کی صدا رو شنیدین
رزی . بعد از اینه تو امدی ۵ دیقه قبلش صدایی نیومد . نه در . نه شکستن
ات . اره دقیقا ۵ دیقه بود چون من ساعتو دیدم
تهیونگ . از کجا فرار کرد
جونگ کوک . گلوله خورده گلدون شکسته من دیدم
تهیونگ . اره راس میگی
ات . واااااااای این چه بلایی کوکییییی
رزی . یا خدا قرار چه اتفاقی بیوفته خو به ما توضیح بدیننننننننننن
جونگ کوک دوربین رو نگاه کرد و امد تو خونه
جونگ کوک . همون پسر بود پسر اون بیشعور اول با کم از بادیگار داش آمده بعد با گلوله اولین گلدونه شکست بعد با دومین گلوله دومین گلدونه شکست دور بود ازخونه
تا صدای جیغ امد بعدشم حمله کرد به در ۵ دیقه دقیقا ۵ دیقه قبلی که منو تهیونگا بیایم رفته چون صدای ماشین مون رو شنیده حالا اونم ول کن نی . بائو اونم بکشیم تهیونگا
ات . یا خداااااا عین داستانا شد
رزی . دقیقا ات
تهیونگ . اون اشغالو ما میکشیم
جونگ کوک . اشغال
ویو ( همه رفتن عین همیشه ات و جونگ کوک تنها بودن و روی تخت لباسای لختی ..... بقیش رو خودتون میدونین )
ات . من میترسم کوکی
جونگ کوک . نترس خانوم کوچولو ی من من هستم خوشگل جونگ کوک
بغلش کرد
تا پارت بعدیی . این پارت خیلی زیاد گذاشتماااااااااااا .
۱۵.۲k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.