فیک کور پارت۴۴
بابا سر شرط بندی مرد چون کلی پول باخته بود اما نداشت بده برای همین کشتنش.
کل خواسته ی من توی زندیگم پول بود.
میدونی فرق من با تو چی بود؟اینکه تو همه ی مشکلاتت با پول حل میشه مثل داشتن یه خونه ی خوب که همیشه میخواستی.اما من نه!من کسی که دوست داشتم کشتم چون پلیس بودو زیاد پاپیچم شده بود.من کسای که دوست داشتم سر این قضیه از دست دادم اما تو نه!پس فکرنم این پولها برای من باشن!نه؟
ار ام:اما پولها برای همه ی ما هستن.
شوگا:اما اون موقع که اولین دزدیمونو کردیم من بخاطر عمل مامانم پول خواستم سهمو بهم ندادین و بهم گفتین که من تازه واردم برای همین باید پولامو بدم به شماها!میدونیم اون شب مامانم که مرد من نتونستم برم پیشش چون پول یه تاکسی هم نداشتم و وقتی که پیاده رفتم و رسیدم دیدم مامانم مرده!
و من قبل مردنش پیشش نبود همش تصقیر تو و بقیه بود بخاطر طمعی که کردین!اما میدونی وقتی که جی هوپ گرفتم و بعد بازجر کشتشم چه حالی خوبی داشت وقت که التماس میکرد که هرچقدر پول بخوام بهم میده چه حالی میداد ولی میدونی من ازش پول نگرفتم و بهش گفتم اون شب که باید بهم میداد نداد و بعد خندیدمو کشتمش.
ار ام:تو دیونه ی.
شوگا:ارا میدونم حالا بیا کار دارم باید برم بدو.
ار ام یهو از پشت سر شوگا میاد و سعی میکنه که شوگارو خفه کنه و دستشو از پشت دور گردن شوگا حلقه میکنه و فشار میده.
لایک:)
#فیک_بی_تی_اس #فیک
کل خواسته ی من توی زندیگم پول بود.
میدونی فرق من با تو چی بود؟اینکه تو همه ی مشکلاتت با پول حل میشه مثل داشتن یه خونه ی خوب که همیشه میخواستی.اما من نه!من کسی که دوست داشتم کشتم چون پلیس بودو زیاد پاپیچم شده بود.من کسای که دوست داشتم سر این قضیه از دست دادم اما تو نه!پس فکرنم این پولها برای من باشن!نه؟
ار ام:اما پولها برای همه ی ما هستن.
شوگا:اما اون موقع که اولین دزدیمونو کردیم من بخاطر عمل مامانم پول خواستم سهمو بهم ندادین و بهم گفتین که من تازه واردم برای همین باید پولامو بدم به شماها!میدونیم اون شب مامانم که مرد من نتونستم برم پیشش چون پول یه تاکسی هم نداشتم و وقتی که پیاده رفتم و رسیدم دیدم مامانم مرده!
و من قبل مردنش پیشش نبود همش تصقیر تو و بقیه بود بخاطر طمعی که کردین!اما میدونی وقتی که جی هوپ گرفتم و بعد بازجر کشتشم چه حالی خوبی داشت وقت که التماس میکرد که هرچقدر پول بخوام بهم میده چه حالی میداد ولی میدونی من ازش پول نگرفتم و بهش گفتم اون شب که باید بهم میداد نداد و بعد خندیدمو کشتمش.
ار ام:تو دیونه ی.
شوگا:ارا میدونم حالا بیا کار دارم باید برم بدو.
ار ام یهو از پشت سر شوگا میاد و سعی میکنه که شوگارو خفه کنه و دستشو از پشت دور گردن شوگا حلقه میکنه و فشار میده.
لایک:)
#فیک_بی_تی_اس #فیک
۳.۸k
۰۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.