p6
ویو ات
با همون وضع و حال بدم دررو بازکردم و با صحنه ی ........
ویو ته
تصمیم گرفتم ازین
دخترای.....ببرم خونه تا یکم خانم حرص بخوره
ویو ات
د...
دی
دیدم ب..ا یه دختر اومد داخل
بغض کل
گلومو گرف
بدو رفتم سمت یه اتاق رو تخت دراز کشیدم و سیاهی مطلق.
نصف شب با صدای بلندی پاشدم (شکستن چیزی)
رفتم پایین دیدم دختره ی ه.ر.ز.ه.گلدونی ک ته واسم خریده بود و شکسته تهیونگم نشته داره جمع میکنه دختره هم هررر هرر
میخنده
که نگاهش سمتم افتاد و
گف.......
شرط لایک ۱۰
کامنت ۸
با همون وضع و حال بدم دررو بازکردم و با صحنه ی ........
ویو ته
تصمیم گرفتم ازین
دخترای.....ببرم خونه تا یکم خانم حرص بخوره
ویو ات
د...
دی
دیدم ب..ا یه دختر اومد داخل
بغض کل
گلومو گرف
بدو رفتم سمت یه اتاق رو تخت دراز کشیدم و سیاهی مطلق.
نصف شب با صدای بلندی پاشدم (شکستن چیزی)
رفتم پایین دیدم دختره ی ه.ر.ز.ه.گلدونی ک ته واسم خریده بود و شکسته تهیونگم نشته داره جمع میکنه دختره هم هررر هرر
میخنده
که نگاهش سمتم افتاد و
گف.......
شرط لایک ۱۰
کامنت ۸
۶.۴k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.