به یاد تو
به یاد تو
#پارت_دوم
سارا پاشو برو میخوام برم
_دلیار من میخواستم برات تولد بگیرم تا یادت بره همچی ولی تو داری خراب میکنی همچیو
انتظار نداری تو سالگردش پاشم برات برقصم
_پاشو هر جا میخوای برو
و رفت بیرون اصلا درک نمیکنن حال منو من الان حوصله خودمو هم ندارم
پاشدم لباسمو پوشیدم به مامان هم گفتم اونم گفت برو
تاکسی گرفتم رسیدم قبرستون مثل همیشه خلوت بود ساعت ۷ بود هوا تقریبا تاریک بود درختا قبرستونو ترسناک تر میکردن
رفتم بالای سر قبرش روی قبر افتادم با گریه باهاش حرف میزدم
یه ساله که ولم کردی بی معرفت آراد دارم دیوونه میشم از نبودت دارم نابود میشم چرا ولم کردی چرا رفتی من بدون تو نمیتونم
داشتم به حال خودم زار زار گریه میکردم
که صدای پایی اومد سرمو بالا گرفتم تا ببینم اما کسی نبود نگاهی روم سنگینی میکرد
نمیدونم چرا یاد اون اروان عوضی افتادم همه اینا تقصیر اونه کاش کاش بتونم با دستای خودم همون بلایی که سر آراد آورد رو بیارم
شب شده بود میخواستم پیاده برم رفتم تو خیابون چقدر خلوت بود اوه ساعت ۹ شد توی راه هی فکر میکردم کسی دنبالمه ولی وقتی برمیگشتم کسی نبود ولی من حسش میکردم
#پارت_دوم
سارا پاشو برو میخوام برم
_دلیار من میخواستم برات تولد بگیرم تا یادت بره همچی ولی تو داری خراب میکنی همچیو
انتظار نداری تو سالگردش پاشم برات برقصم
_پاشو هر جا میخوای برو
و رفت بیرون اصلا درک نمیکنن حال منو من الان حوصله خودمو هم ندارم
پاشدم لباسمو پوشیدم به مامان هم گفتم اونم گفت برو
تاکسی گرفتم رسیدم قبرستون مثل همیشه خلوت بود ساعت ۷ بود هوا تقریبا تاریک بود درختا قبرستونو ترسناک تر میکردن
رفتم بالای سر قبرش روی قبر افتادم با گریه باهاش حرف میزدم
یه ساله که ولم کردی بی معرفت آراد دارم دیوونه میشم از نبودت دارم نابود میشم چرا ولم کردی چرا رفتی من بدون تو نمیتونم
داشتم به حال خودم زار زار گریه میکردم
که صدای پایی اومد سرمو بالا گرفتم تا ببینم اما کسی نبود نگاهی روم سنگینی میکرد
نمیدونم چرا یاد اون اروان عوضی افتادم همه اینا تقصیر اونه کاش کاش بتونم با دستای خودم همون بلایی که سر آراد آورد رو بیارم
شب شده بود میخواستم پیاده برم رفتم تو خیابون چقدر خلوت بود اوه ساعت ۹ شد توی راه هی فکر میکردم کسی دنبالمه ولی وقتی برمیگشتم کسی نبود ولی من حسش میکردم
۲۰۲
۰۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.