طنز مایکی
اسم شما:ا/ت
سنتون:۱۵
ا/ت و مایکی همو میشناسن و باهم تو یه مدرسه اند
یوکی(مامانت):ا/تتتتتتتتتنتتت
ا/ت:......
یوکی:پدصگگگگگگگ مدرسه دیر شدههه
شما عین چی بیدار شدی از پله پریدی پایین
مادرتون بسی زیبا لنه دمپایی رو به سمتتون پرت کرد و شما جاخالی دادی و کیفتو برداشتی رو بای
اما فهمیدی لباس خواب تنته=_=
رفتی لباستو بوشیدی(عکس دوم)
تو راه یادت افتاد برای دوریاکی خوار دوریاکی نخریدی
مایکی عین جت پرید روت و گفت
دوریاااااکیییی
ا/ت: زهرمار کر شدم.....دوریاکی نگلیدم
که ا/ت بدو مایکی بدو
از اونجایی که امروز مدرسه ساعت ۱۰ باز میشد رفتی خونه مایکی.
زنگ زدی به کیچن گفتی
کن چیین اما......حالش خیلی بدهه هق هق هق (اشک تمساح)
اما:بابا اذیتش نکن....
مایکی:خوررر پففففف(خوابه)
*۱۰ دقیقه بعد*
کن چین پا دمپایی پفکی با طرح خرگوش و لباسی با طرح یونیکورن و کلاهی با طرح خرس خواب آلود اومد
زدم به مایکی بیدار شد دراکن رو دید بیهوش شد-_-
دراکن رفت تو آشپز خونه دید اما داره آشپزی میگوله@_@
گفت:ا/ت......۵ ثانیه
فهمیدی چی شورت در رفتی
رفتی تو اتاق مایکی دیدی مایکی داره عر میزنه اومد تو اتاق
گفتی:چیه.......خاک تو سرت(زهررر مااار)رئیس گنگی ها#_#
گفت:هیق هیق کن چین زد به هلوم):
یهویی عین خر جدی شدید کاتانای سانزو که لم داده بود رو برداشتی و رفتی رو صورت کن چین گل کاشتی و جرش دادی*گرفتی*
*سر جلسه*
کن چین:جلسهههههه شروععع میشهههه
مایکی:عضو جدید تومان بیا بالا
رفتم بالا همهمه ای شد وا ویلا
یکی گفت:اما اون دختره که
یکی دیگه:اما دخترا ضعیفن
همین کلمه ی ضعیف رو شنیدی گفتی مایکی بیاد باهات دعوای جدی گوله
دعوا تموم شد و تو بردی و مایکی هم بیهوش همه پشمالوی مونده بود خودشون رفته بودن مایکی گفت معاون توما...ن......ا/ت هست نه کن چین(و لالا)
پارت بعد ۴ لایک
سنتون:۱۵
ا/ت و مایکی همو میشناسن و باهم تو یه مدرسه اند
یوکی(مامانت):ا/تتتتتتتتتنتتت
ا/ت:......
یوکی:پدصگگگگگگگ مدرسه دیر شدههه
شما عین چی بیدار شدی از پله پریدی پایین
مادرتون بسی زیبا لنه دمپایی رو به سمتتون پرت کرد و شما جاخالی دادی و کیفتو برداشتی رو بای
اما فهمیدی لباس خواب تنته=_=
رفتی لباستو بوشیدی(عکس دوم)
تو راه یادت افتاد برای دوریاکی خوار دوریاکی نخریدی
مایکی عین جت پرید روت و گفت
دوریاااااکیییی
ا/ت: زهرمار کر شدم.....دوریاکی نگلیدم
که ا/ت بدو مایکی بدو
از اونجایی که امروز مدرسه ساعت ۱۰ باز میشد رفتی خونه مایکی.
زنگ زدی به کیچن گفتی
کن چیین اما......حالش خیلی بدهه هق هق هق (اشک تمساح)
اما:بابا اذیتش نکن....
مایکی:خوررر پففففف(خوابه)
*۱۰ دقیقه بعد*
کن چین پا دمپایی پفکی با طرح خرگوش و لباسی با طرح یونیکورن و کلاهی با طرح خرس خواب آلود اومد
زدم به مایکی بیدار شد دراکن رو دید بیهوش شد-_-
دراکن رفت تو آشپز خونه دید اما داره آشپزی میگوله@_@
گفت:ا/ت......۵ ثانیه
فهمیدی چی شورت در رفتی
رفتی تو اتاق مایکی دیدی مایکی داره عر میزنه اومد تو اتاق
گفتی:چیه.......خاک تو سرت(زهررر مااار)رئیس گنگی ها#_#
گفت:هیق هیق کن چین زد به هلوم):
یهویی عین خر جدی شدید کاتانای سانزو که لم داده بود رو برداشتی و رفتی رو صورت کن چین گل کاشتی و جرش دادی*گرفتی*
*سر جلسه*
کن چین:جلسهههههه شروععع میشهههه
مایکی:عضو جدید تومان بیا بالا
رفتم بالا همهمه ای شد وا ویلا
یکی گفت:اما اون دختره که
یکی دیگه:اما دخترا ضعیفن
همین کلمه ی ضعیف رو شنیدی گفتی مایکی بیاد باهات دعوای جدی گوله
دعوا تموم شد و تو بردی و مایکی هم بیهوش همه پشمالوی مونده بود خودشون رفته بودن مایکی گفت معاون توما...ن......ا/ت هست نه کن چین(و لالا)
پارت بعد ۴ لایک
۹.۰k
۱۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.