۱۸فردا

۱۸فردا
کوک.از خواب بیدار شدم ...چرا من اینجام... لونا
لونا. ....
کوک.لونا چیشده چرا بیدار نمیشی
دستمو گذاشتم روی پیشانیش داشت از تب می‌سوخت معلومه با این لباس کوتاه که نصف بدنتو هم نپوشونده تازه پنجرههه عقب هم که بازه
کوک. لونا لونا
لونا. ک...و..ک
کوک.بیدار شدی
لونا. خیلی سردمه
کوک.ولی تو که تب داری
لونا.ولی...سردمه ...خیلی سردمه
کوک.باشه باشه الان میریم دکتر
لونا.اوهوم
کوک.
توی راه که بودم همش به خودش می‌پیچید
کوک.لونا خوبی
لونا.نه...دلم خیلی درد می‌کنه
کوک.الان میرسیم
کمکش کردم راه بره رفتیم پیش دکتر و بعد از چند دقیقه صدامون زدن بریم برای نتیجه
دکتر.خب طبق آزمایشی که گرفتیم دل دردشون بخاطر الکلی که خوردن بوده.... و سرماخوردگی اونو بدتر کرده
کوک.خب چیکار باید بکنیم
دکتر.چند تا دارو تجویز میکنم اون هارو مرتب بخوره و زیاد هم فعالیت نکنه
لونا.ولی هفته دیگه کنسرت....
کوک.چشم حتما
لونا.
واقعا پشیمونم از اینکه الکل خوردم من در دسرم ممکنه باعث افت این گروه بشم شاید رئیس درست انتخاب نکرده حالا چیکار کنم
لونا.کو...کوک
کوک. ....
لونا.از دستم عصبانی
کوک. ...
لونا.میدونم باعث افت گروه میشم ....
کوک. من از این عصبیم که با خوردن الکل به خودت صدمه زدییی(تقریبا بلند)
لونا. پ..پس کنسرت چی
کوک.اون اصلا مهم نیست تنها چیزی که مهمه الان ...تویی
لونا.
بعد از این حرفش دیگه هیچ حرفی زد و بدل نشد ...