𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏𝟏
𝓦𝓱𝓮𝓷 𝔂𝓸𝓾 𝓼𝓽𝓸𝓵𝓮...
داشت کم کم چشمام گرم میشد که صدای در اومد..برگشتم و دیدم جین اومده..
جین اومد روم دراز کشید..
جین:اگر فرداشب خطایی ازت ببینم تنبیه بدی در انتظارته..و گردنمو مارک گذاشت..
ا.ت:اه..اییی نکن درد دارههه
جین ب خرف ا.ت توجهی نکرد..
گردن ا.ت کبود کبود شده بود..سرشو از گردنش بیرون اورد و رفت سراغ لباش..
تند تند میک میزد لباس ا.تو...
چند دیقه بد
جین:ببینم فرداشب چیکار میکنی...
و از روش باند شد و پشت کرد ب ا.تو خوابید..
ا.ت که کل این لحضه هارو شوکه بود...
تازه یاد گردنش افتاد:/
زیر لبی گفت..
ا.ت: اخخخخخ پسره ی ح..
جین برگشت طرف ا.ت..
جین:چیزی میخواستی بگی؟؟
ا.ت:ه..ها..ن..نه..هیچی
جین:خوبه..
دوباره به ا.ت پشت کرد و خوابید..
ا.ت:هوفففف
چرا وقتی تو چشمام نگاه میکنه ازش میترسم و جلوش کم میارم؟؟(تو دلش)
و خوابید
فردا
ا.ت
بلند شدم دیدم جین نیس..
(ادمین:اقا اگ بخوام بنویسم تکراری میشه پس از شبس مینویسم:/)
پرش زمانی به غروب ساعت ۶:۵
ا.ت
تو اتاق جین بودم و رو تخت دراز کشیده بودم..
جین گفته بود که دوستاش ساعت ۸ میان اینجا..
ساعتو نگاه کردم..عععععع ساعت شیشهههه باید کم کم اماده شم ک://حالا خودم باید خودمو آماده کنم با اون دخترا میان😐؟
تو همین فکرا بودم که...
خببب
شرط نداریممم
ولییییی حمایت یادتون نرههه
داشت کم کم چشمام گرم میشد که صدای در اومد..برگشتم و دیدم جین اومده..
جین اومد روم دراز کشید..
جین:اگر فرداشب خطایی ازت ببینم تنبیه بدی در انتظارته..و گردنمو مارک گذاشت..
ا.ت:اه..اییی نکن درد دارههه
جین ب خرف ا.ت توجهی نکرد..
گردن ا.ت کبود کبود شده بود..سرشو از گردنش بیرون اورد و رفت سراغ لباش..
تند تند میک میزد لباس ا.تو...
چند دیقه بد
جین:ببینم فرداشب چیکار میکنی...
و از روش باند شد و پشت کرد ب ا.تو خوابید..
ا.ت که کل این لحضه هارو شوکه بود...
تازه یاد گردنش افتاد:/
زیر لبی گفت..
ا.ت: اخخخخخ پسره ی ح..
جین برگشت طرف ا.ت..
جین:چیزی میخواستی بگی؟؟
ا.ت:ه..ها..ن..نه..هیچی
جین:خوبه..
دوباره به ا.ت پشت کرد و خوابید..
ا.ت:هوفففف
چرا وقتی تو چشمام نگاه میکنه ازش میترسم و جلوش کم میارم؟؟(تو دلش)
و خوابید
فردا
ا.ت
بلند شدم دیدم جین نیس..
(ادمین:اقا اگ بخوام بنویسم تکراری میشه پس از شبس مینویسم:/)
پرش زمانی به غروب ساعت ۶:۵
ا.ت
تو اتاق جین بودم و رو تخت دراز کشیده بودم..
جین گفته بود که دوستاش ساعت ۸ میان اینجا..
ساعتو نگاه کردم..عععععع ساعت شیشهههه باید کم کم اماده شم ک://حالا خودم باید خودمو آماده کنم با اون دخترا میان😐؟
تو همین فکرا بودم که...
خببب
شرط نداریممم
ولییییی حمایت یادتون نرههه
۳۲.۱k
۰۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.