فن فیک: توکیو ریونجرز
فن فیک: توکیو ریونجرز
Part = ۹
#معجزه_بعدی_زندگی_من
#THE_NEXT_MIRACLE_OF_MY_LIFE
.
.
.
ولی یک روز
دردی عجیب در شکم اش احساس کرد و رفتم پیش دکتر
دکتر از او آزمایش گرفت و گفت چند روز بعد بیاد برای جواب های ازمایش
سه روز بعد
ایومی رفت بیمارستان
و پرستار برگه ازمایش رو اورد
ایومی داشت که برکه رو میخوند متوجه شد
که باردار است او رفت سریع پیش پزشک
و او گفت: خانم ایومی شما در هفته دوم حاملگی هستید
مراقب خودتون باشید
ایومی بلند شد رفت
ناراحت بود
رفت پیش دوست پسرش و گفت
من حاملم
_ایومی ما نمیتونیم باهام باشیم
+چرا
_چون تو بارداری و معلومه بچه از کیه از ویکتور هست من نمیتونم پدر بچه ای باشم که از خودم نیست
و رفت
ایومی خیلی ناراحت شد و رفت خونه و شروع به گریه کرد هیچکس هیچکس نبود از او مراقبت کند
رفت سمت تخت که افتاد رو زمین به بیمارستان منتقل شد
و گفتن حامله گی او بسیار حساس هست
و باید بستری شود
Part = ۹
#معجزه_بعدی_زندگی_من
#THE_NEXT_MIRACLE_OF_MY_LIFE
.
.
.
ولی یک روز
دردی عجیب در شکم اش احساس کرد و رفتم پیش دکتر
دکتر از او آزمایش گرفت و گفت چند روز بعد بیاد برای جواب های ازمایش
سه روز بعد
ایومی رفت بیمارستان
و پرستار برگه ازمایش رو اورد
ایومی داشت که برکه رو میخوند متوجه شد
که باردار است او رفت سریع پیش پزشک
و او گفت: خانم ایومی شما در هفته دوم حاملگی هستید
مراقب خودتون باشید
ایومی بلند شد رفت
ناراحت بود
رفت پیش دوست پسرش و گفت
من حاملم
_ایومی ما نمیتونیم باهام باشیم
+چرا
_چون تو بارداری و معلومه بچه از کیه از ویکتور هست من نمیتونم پدر بچه ای باشم که از خودم نیست
و رفت
ایومی خیلی ناراحت شد و رفت خونه و شروع به گریه کرد هیچکس هیچکس نبود از او مراقبت کند
رفت سمت تخت که افتاد رو زمین به بیمارستان منتقل شد
و گفتن حامله گی او بسیار حساس هست
و باید بستری شود
۴۲۶
۰۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.