یه دیوونه دنبالم کرده!(part2)
عصبانیه...
✓مگه نگفتم بیا!!!؟؟؟
_منم گفتم صبر کن! حالا چیشده؟!
✓خوب خوب، شانس آوردیم که هنوز نرفته، فعلا رفته بنزین بزنه!
_کی؟!
✓اون پسر پولداره، همونی که هر روز با یه ماشین میاد اینجا!!! یاد نیس؟!
_آها اون؟
✓اره دیگه، هر روز دارم ماشین هاشو می شمرم ببینم چندتا ماشین داره، تا الان شده ۱۴ تا...
_واقعا؟
✓اره بابا، طرف خیلی پولداره!
_خوب به من چه نوش جونش!
✓(زد به شونش) عه زد حال نباش!!!
_خوب واقعا به من چه؟!
✓حسود بازی در نیار، بیا بریم اونجا!!
_نمیام!
✓نیا خودم میرم(رفت سمت پمپ بنزین..)
منو تنها گذاشت و رفت، خودم مونده بودم و خودم، تو فکر بودم و داشتم لندکروز یه مرد رو دستمال می کشیدم که دیدم بعدش یه لامبورگینی منتظره، با خودم گفتم حتما اون پسرس، البته هم درست گفته بودم خودش بود، همیشه از اینجا رد میشد دوتا بستنی می خرید که همیشه یه دونش موزی بود و یه دونش توت فرنگی، طالبی....
اون ماشین رفت و لامبورگینی اون یارو اومد جلوم وایستاد و منتظر موند دستمال بکشم، رفتم و شروع به دستمال کشیدن کردم که شروع به حرف زدن کرد و....
✓مگه نگفتم بیا!!!؟؟؟
_منم گفتم صبر کن! حالا چیشده؟!
✓خوب خوب، شانس آوردیم که هنوز نرفته، فعلا رفته بنزین بزنه!
_کی؟!
✓اون پسر پولداره، همونی که هر روز با یه ماشین میاد اینجا!!! یاد نیس؟!
_آها اون؟
✓اره دیگه، هر روز دارم ماشین هاشو می شمرم ببینم چندتا ماشین داره، تا الان شده ۱۴ تا...
_واقعا؟
✓اره بابا، طرف خیلی پولداره!
_خوب به من چه نوش جونش!
✓(زد به شونش) عه زد حال نباش!!!
_خوب واقعا به من چه؟!
✓حسود بازی در نیار، بیا بریم اونجا!!
_نمیام!
✓نیا خودم میرم(رفت سمت پمپ بنزین..)
منو تنها گذاشت و رفت، خودم مونده بودم و خودم، تو فکر بودم و داشتم لندکروز یه مرد رو دستمال می کشیدم که دیدم بعدش یه لامبورگینی منتظره، با خودم گفتم حتما اون پسرس، البته هم درست گفته بودم خودش بود، همیشه از اینجا رد میشد دوتا بستنی می خرید که همیشه یه دونش موزی بود و یه دونش توت فرنگی، طالبی....
اون ماشین رفت و لامبورگینی اون یارو اومد جلوم وایستاد و منتظر موند دستمال بکشم، رفتم و شروع به دستمال کشیدن کردم که شروع به حرف زدن کرد و....
۱۱.۲k
۲۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.