فیک عشق بی رحم پارت ۱۳

کوک: به به توله ی مین یونگی داره سروصدا میکنه (پوزخند)

میا: خفه شو لیا کجاست ها بهم بگو روانی نکن کشتیش

کوک: هه هنوز واسه ی کشتون زوده حالا حالا باید عذاب بکشید (پوزخند)

میا: یونی یون لوسی اونارو چیکار کردی ها اونا حیوون هستن اذیتش کردی (عربده)

کوک: آخ گوشم دهنتو ببند کاری باهاشون نکردم هان چو درو ببند باید برم پیش لیا ببینم داره چیکار میکنه اون هرزه کوچولو (خیلی سرد و پوزخند)

هان چو: چشم ارباب هوی دختره پاشو غذا بخور منم میرم ولی درو قفل میکنم 😏

(پیشه لیا)

لیا: دارم دیونه میشم الان میا حالش چطوره غذا خورد الکی داد بزنم که چی بشه نه جیمین نه جونگکوک به یه وروشون نیست خدایا دارم دیونه میشم (داد)

کوک: به به لیدی لیا بلند بلند حرف میزنی نمیدونی دیوار موش داره موشم گوش داره (سرد ولی پوزخند)

لیا: هوی میا حالش خوبه بهش غذا دادی توی اتاق آره خوابیده (بغض)

کوک: آره هرزه کوچولو ولی قرار اتفاق بدی براتون بیفته و غذا خورده توی اتاق گرمی هست هرزه کوچولو

لیا: هههه من هرزم یا اون دوست دخترت بهت خیانت کرد و تو توی روزه تولدش کشتیش جئون تو خیلی عوضی هستی (عصبی)

کوک: خفه شو اگه خفه نشی خودم خفه ات میکنم توهم هرزهی اون میا هم هرزه ست چون بابام گفت همه ی زنان جز مامانم هرزه هستن (خیلی خیلی سرد)

جیمین: کوک تو اینجایی دنبالت بودم بیا بریم کارت دارم (به لیا همش داره نگاه میکنه)

کوک: چیه عاشق تو هرزه شدی جیمین از این زیر خوابا زیاد پیدا میشه (پوزخند گایز باز بهتون میگم این فقط یه فیکه واقعی نیست)

لیا: هرزه خودتی عوضی حرمزاده گاو خر زشته الاغ

جیمین: حرف دهنتو بفهم مگرنه

لیا: مگرنه چی ها منو میزنن آخر آخرشم منو میکشین (پوزخند)