part : 3
ویو دایون
که یوهو جنازه ی یه زن سالخورده رو دیدم واقعاً خیلی ترسیده بودم و با تمام سرعتم دویدم سمت خونه ... وقتی رسیدم کسی خونه نبود و مامان یه نامه گذاشته بود
نامه = دخترم .. من و بابات و داداشت رفتیم خرید .. کارای احمقانه به سرت نزنه ما غروب بر می گردیم .. مواظب باش .
دوست دارم ... مامانت
خب الان رسماً تنهای تنهام و الان بهترین موقع برای خوندن اون کتاب ... من به شیطان و ارواح اعتقاد ندارم ولی از دیشب یکمی شک کردم و بهتره کتابو بخونم
کتاب = اولین شیطان و خطرناک ترین شیطان ... شیطان آینه هست اون از طریق آینه ها به خانه ی خودش و دیگران می یاد پس اگه تو اتاقتون یه آینه ی قدی دارید روشو با ملافه بپوشونید تا دیگه نتونه بیاد
خب بهتره اول این کارو انجام بدم اگه جواب گو نبود بقیه ی کتاب رو می خونم رفتم روی آینه قدی بقل تختم ملافه گذاشتم و گرفتم خوابیدوم تا اینکه ....
ادمین صحبت می کنه : بچه ها اول از همه ببخشید که خیلی دیر گذاشتم و ببخشید که کم شد و باید بدونید من کلی کلنجار رفتم با خودم تا بتونم بنویسم ... چون یه فیکی رو خوندم که مثل این بود نخواستم تقلید کنم پس من واقعا دارم برای نوشتن این فیک کانجار می رم و واقعا می خوام نظراتتون رو بدونم ... پس رفیق لطفا نظر یادت نره
بقیه برای پارت بعدی 🥥🤍
که یوهو جنازه ی یه زن سالخورده رو دیدم واقعاً خیلی ترسیده بودم و با تمام سرعتم دویدم سمت خونه ... وقتی رسیدم کسی خونه نبود و مامان یه نامه گذاشته بود
نامه = دخترم .. من و بابات و داداشت رفتیم خرید .. کارای احمقانه به سرت نزنه ما غروب بر می گردیم .. مواظب باش .
دوست دارم ... مامانت
خب الان رسماً تنهای تنهام و الان بهترین موقع برای خوندن اون کتاب ... من به شیطان و ارواح اعتقاد ندارم ولی از دیشب یکمی شک کردم و بهتره کتابو بخونم
کتاب = اولین شیطان و خطرناک ترین شیطان ... شیطان آینه هست اون از طریق آینه ها به خانه ی خودش و دیگران می یاد پس اگه تو اتاقتون یه آینه ی قدی دارید روشو با ملافه بپوشونید تا دیگه نتونه بیاد
خب بهتره اول این کارو انجام بدم اگه جواب گو نبود بقیه ی کتاب رو می خونم رفتم روی آینه قدی بقل تختم ملافه گذاشتم و گرفتم خوابیدوم تا اینکه ....
ادمین صحبت می کنه : بچه ها اول از همه ببخشید که خیلی دیر گذاشتم و ببخشید که کم شد و باید بدونید من کلی کلنجار رفتم با خودم تا بتونم بنویسم ... چون یه فیکی رو خوندم که مثل این بود نخواستم تقلید کنم پس من واقعا دارم برای نوشتن این فیک کانجار می رم و واقعا می خوام نظراتتون رو بدونم ... پس رفیق لطفا نظر یادت نره
بقیه برای پارت بعدی 🥥🤍
۵.۳k
۰۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.