ازدواج اجباری پارت 6
فیلم انتخاب کن تا بیام. ات: باشش. تهیونگ ویو: رفتم تو اشپزخونه دکتر گفت تا زخمش بسته نشده سکس نداشته باشیم لعنتیییی باید تا هفته ی دیگه بهش برسم زود خوب بشه وگرنه یارو پولمو نمیده اهه، با یک سینی نودل رفتم پیش ات. تهیونگ: بفرمایید خانم. ات: واهایییی مرسییی. تهیونگ: خب چه فیلمی انتخاب کردی؟ ات:(مثلا اسم یه فیلم عاشقانه) من تا حالا ندیدم تو چی؟ تهیونگ: نه منم ندیدم بیا ببینیم. ات: تهیونگ. تهیونگ: تهیونگ نه ددی یا وی. ات: عاممم خب ددی. تهیونگ: جونم بیبی. ات: میشه بغلم کنی؟ تهیونگ: چرا که نه بیبی بیا بغلم. راوی: ات رفت تو بغل تهیونگ، تهیونگ هم گفت یه پتو بیارن، انداخت رو ات و سرشو بوس کرد و فیلم دیدن.(برش زمانی به وسط فیلم) ات ویو: تو بغلش همینجوری داشتیم فیلم میدیم فک کنم عاشقش شدم، یهو تهیونگ فیلمو پاز(متوقف) کرد. ات: عههه چرا پاز کردیی. تهیونگ: چون که باید پاشی بیای بریم تو اتاق پانسمانتو عوض کنم. ات: نومیخام. تهیونگ: لوس نکن دیگه. ات: حال ندارم بیتم بالا. تهیونگ: خو اینکه مشمل نیست. تهیونگ ویو: براید استایل بغلش کردم بردمش تو اتاق گزاشتمش رو تخت، تهیونگ: بولیزتو درار(منحرف نشین😂)ات:
۳۲.۲k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.