همه برگ و بهار
همه برگ و بهار
در سر انگشتانِ توست
هوای گسترده
در نقرهی انگشتانت میسوزد
و زلالیِ چشمهساران
از باران و خورشیدِ تو
سیراب میشود ...!
در سر انگشتانِ توست
هوای گسترده
در نقرهی انگشتانت میسوزد
و زلالیِ چشمهساران
از باران و خورشیدِ تو
سیراب میشود ...!
۴۰۹
۲۸ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.