چرا خواب های من باید اینقدر سمی باشن؟😭
چرا خواب های من باید اینقدر سمی باشن؟😭
ایندفعه خوب دیدم یه نفری میاد تهیونگ رو میدزده و یه کلاهی عجیب غریب رو سرش میزاره که باعث میشه همه چی رو فراموش کنه و طوری خاطراتش رو برنامه ریزی میکنه تا مثل خواسته های اون ها بشه بعد اعضا میفهمن که یه نفری تهیونگ رو دزدیده میرن دنبالش و زمانی میرسن که اونا داشتن از اون کلاه استفاده میکردن بعد اونا متوجه میشن با بقیه اعضا هم این کار رو میکنن برنامهی bts world رو دیدید؟ اونا کاری کردن که اعضا فکر کنن کارشون همینه ولی تهیونگ مافیا شد(چرا خواب هام باید یه ردی از مافیا داشته باشه؟؟؟) بعد مدتی نامجون که کارگاه بود مخفیگاه اون هارو پیدا میکنع و میره ولی افراد اونجا میفهمن و میگیرنش بعد تهیونگ واسه سوال پرسیدن میره پیشش که همه چیز یادش میاد به نامجون همه چی رو میگه و اونم یادش میاد بعدش دیگه نامجون رو فراری میده خودشم میره سازمانش رو لو میده و چون باهشون همکاری اجباری داشته به چندتا سوال باید جواب میداد بعد درحال سوال پرسیدن برقا میره وقتی روشن میشه تهیونگ چاقو خورده بود (فاخخخخخخخخخ) میبرنش به بیمارستان و حالش اوکیه بود بعد مدتی میرن سراغ بقیه اعضا و با هزار بدبختی اونا یادشون اومد و آخرین نفر هم جیهوپ بود بعدش تهیونگ یه اپ داشت واسه اینکه واسه اینکه اگه از اون دستگاه استفاده کردن و حافظه اشون برگشت مشکلی پیش نیاد و صورت همه رو اسکن کرد بعد نمیدونم چی شد همه خوابیده بودن و دیگه همین نمیدونم بعدش چی شد
ولی یکی به سوالم جواب بده چرا خوابام اینقدر سمنننننننننننن
ایندفعه خوب دیدم یه نفری میاد تهیونگ رو میدزده و یه کلاهی عجیب غریب رو سرش میزاره که باعث میشه همه چی رو فراموش کنه و طوری خاطراتش رو برنامه ریزی میکنه تا مثل خواسته های اون ها بشه بعد اعضا میفهمن که یه نفری تهیونگ رو دزدیده میرن دنبالش و زمانی میرسن که اونا داشتن از اون کلاه استفاده میکردن بعد اونا متوجه میشن با بقیه اعضا هم این کار رو میکنن برنامهی bts world رو دیدید؟ اونا کاری کردن که اعضا فکر کنن کارشون همینه ولی تهیونگ مافیا شد(چرا خواب هام باید یه ردی از مافیا داشته باشه؟؟؟) بعد مدتی نامجون که کارگاه بود مخفیگاه اون هارو پیدا میکنع و میره ولی افراد اونجا میفهمن و میگیرنش بعد تهیونگ واسه سوال پرسیدن میره پیشش که همه چیز یادش میاد به نامجون همه چی رو میگه و اونم یادش میاد بعدش دیگه نامجون رو فراری میده خودشم میره سازمانش رو لو میده و چون باهشون همکاری اجباری داشته به چندتا سوال باید جواب میداد بعد درحال سوال پرسیدن برقا میره وقتی روشن میشه تهیونگ چاقو خورده بود (فاخخخخخخخخخ) میبرنش به بیمارستان و حالش اوکیه بود بعد مدتی میرن سراغ بقیه اعضا و با هزار بدبختی اونا یادشون اومد و آخرین نفر هم جیهوپ بود بعدش تهیونگ یه اپ داشت واسه اینکه واسه اینکه اگه از اون دستگاه استفاده کردن و حافظه اشون برگشت مشکلی پیش نیاد و صورت همه رو اسکن کرد بعد نمیدونم چی شد همه خوابیده بودن و دیگه همین نمیدونم بعدش چی شد
ولی یکی به سوالم جواب بده چرا خوابام اینقدر سمنننننننننننن
۶.۷k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.