کراش مدرسه ایم (part 5)🍫💕

کراش مدرسه ایم (part 5)🍫💕

سونگهون رو دعوت کردم به خونم*
ا.ت:من دیروز خیلی یهویی بهت گفتم دوست دارم
سونگهون:مهم نیست.منم دوست داشتم
ولی عمیشه مخفیش میگردم
ا.ت:تو خیلی جذابی.......با استعدادی........
سونگهون:توهم خوشگلو با استعدادی........
راستی؟عروس ننم میشی؟
ا.ت:ها؟؟؟؟😐
سونگهون:هیچی......دوس دخـ**ـترم میشی؟
ا.ت:💀💀💀💀💀💀
سونگهون:چیشد....حالت خوبه؟؟؟؟
ا.ت:هیچیم نی....
سونگهون:دوس دخـ**ـترم میشی؟
ا.ت:اممممم......باشه..........
سونگهون 🫂 میکنه
سونگهون:بیب.....من دیگه برم.....
ا.ت:باشه بیب......دوست دارم.
سونگهون در حال رفتن به خانه ی مادربزرگه*
در حال تماس با یومی*
یومی:الو؟
ا.ت:یومییییی اون گفت دوس دخـ**ـترم شووو
یومی:آفرین....هیچ وقت خجالتی نباش

ادامه پارت بعد فعلا