*پارت ششم*
پریدم وسط جاده ک نزدیک بود ماشین بزنه بهم...
ماشین محکم زد رو ترمز و وایساد
+یا خدا...شانس اوردما اگه میمردم سه میو میکشتم
رفتم سمت راننده
+داداش؟زنده ای؟
سرمو بردم پایین و با دیدن هوسوک و لبخند ک**صخلانه اش خشکم زد
+تو؟
_هوممم من...بپر بالا
+برو بابا ک**یر خر
_یاااااا
+میشه دست از سرم برداری؟
همینطور میرفتم اونم اروم با ماشین کنارم میومد
_بیا دیگه لوس نشو
+جانگ هوسوک تو دیوونم کردی...میخوام چند روز برم مسافرت و خوش باشم ، میزاری؟
_آره مسافرتتم دیدیم تو ک میخاستی بری گوانجو چطور سر از بار دراوردی؟
+سرتو بکن تو تخمای خودت
_این چه طرز حرف زدنه؟
+من هر طور ک دلم بخواد حرف میزنم به کسیم ربطی نداره
_هوفففف...بیا بریم دیگه...
+میشه تنهام بزاری؟
_نه...وایسا ببینم کفشات کو؟
+کفشام؟با سه می جنگ کفشی داشتیم
_از دست تو و اون دوست ک**صخلت
+ک**صخل عمته
_من عمه ندارم
+به عنم ک نداری...برو رد کارت
_پاهات زخم میشه ها
+میخوام زخم بشه به تو چه؟
_هر چی میخوام مهربون رفتار کنم نمیزاری
پیاده شد...
منم با دیدن این صحنه خواستم بزنم چاک ولی بینا**موص خیلی سریع بود و گرفتم...
بازومو گرفت و انداختم تو ماشین
_عین ادم بهت میگم متوجه نمیشی...باید مث خودت رفتار کنم
خواستم درو باز کنم ولی سریع قفلش کرد
+درو باز کن سر ک**یری
_چیییییی؟؟؟؟
+گفتم سر ک**یری...دیک هِد...فهمیدی؟
_خدایا....
+خدا بزنه تو کمرت...زود باش
دستمو گذاشتم رو س**ینه هام و تو سو**تینم دنبال گوشیم گشتم
_دنبال چی میگردی؟
+اَه حواسم نبود
_حواست به چی نبود؟
+گوشیم پیش سه میه
هیچی نگفت
+شنیدی؟
_اره شنیدم...ک چی؟
+برگرد میخوام گوشیمو بیارم
_فردا
+ولی من بدون گوشی خوابم نمیبره
_امشب گوشی خودمو بهت میدم فردا برو بیارش
+هوففففففف
*
*
روی تخت دراز کشیدم ک هوسوکم اومد پیشم و از پشت بغلم کرد...
از این نزدیکی حس عجیبی داشتم
+عزیزم اینجا چ غلطی میکنی؟
_میخوام حواسم بهت باشه ک دوباره فرار نکنی
+ای بابا...مگه بچم؟
_اره...ا.ت ۵ ساله از سئول
+هه هه...بامزه
_ولی ا.ت
+ها؟
_خب...چطور بگم...تو کسیو دوست داری؟
+هوم
_ک...کیو؟
+رو همه ی دوستات کراشم مخصوصا نامجون...کثافت خیلی سک**سیه
_یااااا
+خب خیلی خوشگله
_نگفتم کراشاتو بگو...منظورم اینه ک کسیو از ته دلت دوس داری؟
برگشتم سمتش و دستامو دور گردنش حلقه کردم
+تو
_چییییی؟؟؟
+با وجود اینکه همیشه دعوا میکنیم ولی من خیلی دوست دارم...مثلا داداشمی
_میشه بهم نگی داداش؟
+چرا؟
_دلیلشو میفهمی...خیلی زود
+بتمرگ دیگه زیادی احساساتی شدی
اروم خندید
_شب بخیر عزیزم
+شب بخیر
*
شاید دیگع ادامش ندادم چون بنظرم خیلی چرت شدع:/
ماشین محکم زد رو ترمز و وایساد
+یا خدا...شانس اوردما اگه میمردم سه میو میکشتم
رفتم سمت راننده
+داداش؟زنده ای؟
سرمو بردم پایین و با دیدن هوسوک و لبخند ک**صخلانه اش خشکم زد
+تو؟
_هوممم من...بپر بالا
+برو بابا ک**یر خر
_یاااااا
+میشه دست از سرم برداری؟
همینطور میرفتم اونم اروم با ماشین کنارم میومد
_بیا دیگه لوس نشو
+جانگ هوسوک تو دیوونم کردی...میخوام چند روز برم مسافرت و خوش باشم ، میزاری؟
_آره مسافرتتم دیدیم تو ک میخاستی بری گوانجو چطور سر از بار دراوردی؟
+سرتو بکن تو تخمای خودت
_این چه طرز حرف زدنه؟
+من هر طور ک دلم بخواد حرف میزنم به کسیم ربطی نداره
_هوفففف...بیا بریم دیگه...
+میشه تنهام بزاری؟
_نه...وایسا ببینم کفشات کو؟
+کفشام؟با سه می جنگ کفشی داشتیم
_از دست تو و اون دوست ک**صخلت
+ک**صخل عمته
_من عمه ندارم
+به عنم ک نداری...برو رد کارت
_پاهات زخم میشه ها
+میخوام زخم بشه به تو چه؟
_هر چی میخوام مهربون رفتار کنم نمیزاری
پیاده شد...
منم با دیدن این صحنه خواستم بزنم چاک ولی بینا**موص خیلی سریع بود و گرفتم...
بازومو گرفت و انداختم تو ماشین
_عین ادم بهت میگم متوجه نمیشی...باید مث خودت رفتار کنم
خواستم درو باز کنم ولی سریع قفلش کرد
+درو باز کن سر ک**یری
_چیییییی؟؟؟؟
+گفتم سر ک**یری...دیک هِد...فهمیدی؟
_خدایا....
+خدا بزنه تو کمرت...زود باش
دستمو گذاشتم رو س**ینه هام و تو سو**تینم دنبال گوشیم گشتم
_دنبال چی میگردی؟
+اَه حواسم نبود
_حواست به چی نبود؟
+گوشیم پیش سه میه
هیچی نگفت
+شنیدی؟
_اره شنیدم...ک چی؟
+برگرد میخوام گوشیمو بیارم
_فردا
+ولی من بدون گوشی خوابم نمیبره
_امشب گوشی خودمو بهت میدم فردا برو بیارش
+هوففففففف
*
*
روی تخت دراز کشیدم ک هوسوکم اومد پیشم و از پشت بغلم کرد...
از این نزدیکی حس عجیبی داشتم
+عزیزم اینجا چ غلطی میکنی؟
_میخوام حواسم بهت باشه ک دوباره فرار نکنی
+ای بابا...مگه بچم؟
_اره...ا.ت ۵ ساله از سئول
+هه هه...بامزه
_ولی ا.ت
+ها؟
_خب...چطور بگم...تو کسیو دوست داری؟
+هوم
_ک...کیو؟
+رو همه ی دوستات کراشم مخصوصا نامجون...کثافت خیلی سک**سیه
_یااااا
+خب خیلی خوشگله
_نگفتم کراشاتو بگو...منظورم اینه ک کسیو از ته دلت دوس داری؟
برگشتم سمتش و دستامو دور گردنش حلقه کردم
+تو
_چییییی؟؟؟
+با وجود اینکه همیشه دعوا میکنیم ولی من خیلی دوست دارم...مثلا داداشمی
_میشه بهم نگی داداش؟
+چرا؟
_دلیلشو میفهمی...خیلی زود
+بتمرگ دیگه زیادی احساساتی شدی
اروم خندید
_شب بخیر عزیزم
+شب بخیر
*
شاید دیگع ادامش ندادم چون بنظرم خیلی چرت شدع:/
۳۷.۱k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.