پارت ۳ * سناریوی مایکی *
اون ادم خَیر : ایزاناااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
ایزانا : جانم.....ریندو چرا انقدر یجوری شدی
ریندو : جلسمون با تومان.....ایزانا چرا احساس میکنم دوتا شدی
ایزانا : این خواهرمه چلمن
ریندو : اسمش چیه
ایزانا : ایزومی
ریندو : از اشنایی باهات خوشبختم ایزومی
ایزومی : منم همینطور
* دست دادن *
ایزانا : خب ریندو چی داشتی میگفتی
ریندو : قرار بود با تومان صلح کنیم
ایزانا : خب
ریندو : الان اعضای تومان دارن میان اینجا
ایزانا : خب به عنم......چیییییییییییییییییییییییییییییی
ریندو : همین که شنیدی ، اون دراز کجاست * منو میگه😃 *
ایزانا : همین اطراف بود
ایزانا : ایزومی اینجا جای دخترا نیست پاشو برو خونه تو نمیتونی....
* ایزومی از ناکجاآباد ی ماهیتابه درورد *
ایزانا : شت
ایزومی : حرف اخری داری
ایزانا : ایزومی جان ارام باش
ریندو : تو از این ترسیدی
ایزانا : وابر کن اون ماهیتابه خیلی خطرناکه
ریندو : برو بابا
* اومد تا ماهیتابه رو از ایزومی بگیره ولی ایزومی با ماهیتابه زد تو سرش *
* اخرین سخنان ریندو *
ریندو : باید حرف ایزانا رو جدی میگرفتم * بیهوش شد *
تا پارتی دیگر بدرود
دلم برای ریندو سوخت
ایزانا : جانم.....ریندو چرا انقدر یجوری شدی
ریندو : جلسمون با تومان.....ایزانا چرا احساس میکنم دوتا شدی
ایزانا : این خواهرمه چلمن
ریندو : اسمش چیه
ایزانا : ایزومی
ریندو : از اشنایی باهات خوشبختم ایزومی
ایزومی : منم همینطور
* دست دادن *
ایزانا : خب ریندو چی داشتی میگفتی
ریندو : قرار بود با تومان صلح کنیم
ایزانا : خب
ریندو : الان اعضای تومان دارن میان اینجا
ایزانا : خب به عنم......چیییییییییییییییییییییییییییییی
ریندو : همین که شنیدی ، اون دراز کجاست * منو میگه😃 *
ایزانا : همین اطراف بود
ایزانا : ایزومی اینجا جای دخترا نیست پاشو برو خونه تو نمیتونی....
* ایزومی از ناکجاآباد ی ماهیتابه درورد *
ایزانا : شت
ایزومی : حرف اخری داری
ایزانا : ایزومی جان ارام باش
ریندو : تو از این ترسیدی
ایزانا : وابر کن اون ماهیتابه خیلی خطرناکه
ریندو : برو بابا
* اومد تا ماهیتابه رو از ایزومی بگیره ولی ایزومی با ماهیتابه زد تو سرش *
* اخرین سخنان ریندو *
ریندو : باید حرف ایزانا رو جدی میگرفتم * بیهوش شد *
تا پارتی دیگر بدرود
دلم برای ریندو سوخت
۸.۳k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.