P15
یه وو : ببینید من میشم بره شما میشید گرگ و منو پیدا می کنید باشه؟؟
کوک : کار سختی بنظر نمیاد
یه وو: حالا مشخص میشه
خب همشون چشم گذاشتن من رفتم پشت بوته بزرگی که به خوبی پنهان میشدم قایم شدم البت یکم دور بود یکم که چی بگم....... خدای من صدا شون 😂 چقد کیف میده داشتم همین طور که می خندیدم و ذوق می کردم که یهو دستی پشت شونم قرار گرفت و نیم متر پریدم بالا هوووفففف ترسیدم کوککککک
کوک :که پیدات نمی کنم خب این بره کوچولو رو حالا باید بخورمش نه؟
یه وو: من کوچولو نیستمممم
کوک : دستات که اینو نمیگن
یه وو: ایششش ببین الان نمی تونی کاری کنی خب چون اگه یکی ما رو ببینه قطعا بد میشه
کوک : حتی یه کوچولو؟
یه وو: چی کوچولو؟
کوک: وقتی اینو گفت بوسه کوچیکی رو لباش گذاشتم و خواست بزنتم که دستاشو گرفتم و به سمت خودم کشیدمش
دلیل کم بودنش شرطا انجام نشد 🫠❤🔥
کوک : کار سختی بنظر نمیاد
یه وو: حالا مشخص میشه
خب همشون چشم گذاشتن من رفتم پشت بوته بزرگی که به خوبی پنهان میشدم قایم شدم البت یکم دور بود یکم که چی بگم....... خدای من صدا شون 😂 چقد کیف میده داشتم همین طور که می خندیدم و ذوق می کردم که یهو دستی پشت شونم قرار گرفت و نیم متر پریدم بالا هوووفففف ترسیدم کوککککک
کوک :که پیدات نمی کنم خب این بره کوچولو رو حالا باید بخورمش نه؟
یه وو: من کوچولو نیستمممم
کوک : دستات که اینو نمیگن
یه وو: ایششش ببین الان نمی تونی کاری کنی خب چون اگه یکی ما رو ببینه قطعا بد میشه
کوک : حتی یه کوچولو؟
یه وو: چی کوچولو؟
کوک: وقتی اینو گفت بوسه کوچیکی رو لباش گذاشتم و خواست بزنتم که دستاشو گرفتم و به سمت خودم کشیدمش
دلیل کم بودنش شرطا انجام نشد 🫠❤🔥
۵۲.۴k
۲۹ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.