تفسیر قرآن
نکته های آیات 6 و 7 سوره غافر
عرش چيست؟
در قرآن بيست مرتبه به عرش خدا اشاره شده است. در لغت، «عَرش»، تختِ پايه بلند و «كرسىّ» تخت پايه كوتاه است. وقتى مى خوانيم: «وسع كرسيّه السموات و الارض» كرسى او هستى را در بر گرفته، پس عرش او چگونه است؟
عرش يا كنايه از مركز قدرت الهى است و يا مركز صدور احكام الهى و مراد از «حاملان عرش» فرشتگانى هستند كه تعدادشان هشت نفر معرّفى شده است. «يحمل عرش ربّك فوقهم يومئذ ثمانية»(38)
گفتنى است كه حقيقت عرش براى ما روشن نيست ولى از مجموع آيات شايد بتوان اين مسأله را دريافت كه جهان هستى داراى يك مركز است و خداوند بر آن مركز احاطه كامل دارد. «استوى على العرش» و اجراى اراده الهى از طريق فرشتگانى است كه در اطراف اين مركز فرماندهى هستند.
امام صادق عليه السلام فرمود: عرش، همان علم است كه خداوند پيامبرانش را از آن آگاه كرده است. «العرش هو العلم الذّى اطلع اللّه عليه انبيائه و رسله»(39)
در كنار كلمه عرش آياتى مطرح است كه در جمع بندى آنها انسان به مركز فرماندهى مى رسد نظير:
«استوى على العرش»
«يغشى الّيل النّهار... له الخلق و الامر»(40)
«يدبّر الامر»(41)
«... يفصّل الآيات»(42)
«يعلم ما يلج فى الارض و ما يخرج منها و ما ينزل من السماء و ما يعرج فيها»(43)
گردش شب و روز و تدبير امور و تفصيل آيات و آگاهى از تمام ذرّات هستى و آنچه از آسمان نازل مى شود و آنچه به آسمان بالا مى رود، رمز آن است كه تمام اين امور در عرش الهى واقع مى شود.
مرحوم علامه طباطبايى مى فرمايد: عرش، حقيقتى از حقايق و امرى از امور خارجى و مركز تدبير امور جهان است.(44)
امام صادق عليه السلام فرمود: عرش و كرسى، از بزرگ ترين درهاى عالم غيب هستند. «العرش و الكرسى بابان من اكبر ابواب الغيوب»
مراد از عرش، تخت جسمى نيست، زيرا تخت روى آب بند نمى شود. «و كان عرشه على الماء»(45) بلكه مراد آن است كه روزى كه هنوز زمين و آسمان نبود و جهان يكسره آب بود، قلمرو فرماندهى خداوند بر آب بود و پس از پيدايش آسمان ها و زمين ستاد فرماندهى جهان هستى به آسمان ها منتقل شد.
38) حاقّه، 7.
39) معانى الاخبار، ص 29.
40) اعراف، 54.
41) يونس، 3.
42) رعد، 2.
43) حديد، 4.
44) تفسير الميزان.
45) هود، 7.
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
عرش چيست؟
در قرآن بيست مرتبه به عرش خدا اشاره شده است. در لغت، «عَرش»، تختِ پايه بلند و «كرسىّ» تخت پايه كوتاه است. وقتى مى خوانيم: «وسع كرسيّه السموات و الارض» كرسى او هستى را در بر گرفته، پس عرش او چگونه است؟
عرش يا كنايه از مركز قدرت الهى است و يا مركز صدور احكام الهى و مراد از «حاملان عرش» فرشتگانى هستند كه تعدادشان هشت نفر معرّفى شده است. «يحمل عرش ربّك فوقهم يومئذ ثمانية»(38)
گفتنى است كه حقيقت عرش براى ما روشن نيست ولى از مجموع آيات شايد بتوان اين مسأله را دريافت كه جهان هستى داراى يك مركز است و خداوند بر آن مركز احاطه كامل دارد. «استوى على العرش» و اجراى اراده الهى از طريق فرشتگانى است كه در اطراف اين مركز فرماندهى هستند.
امام صادق عليه السلام فرمود: عرش، همان علم است كه خداوند پيامبرانش را از آن آگاه كرده است. «العرش هو العلم الذّى اطلع اللّه عليه انبيائه و رسله»(39)
در كنار كلمه عرش آياتى مطرح است كه در جمع بندى آنها انسان به مركز فرماندهى مى رسد نظير:
«استوى على العرش»
«يغشى الّيل النّهار... له الخلق و الامر»(40)
«يدبّر الامر»(41)
«... يفصّل الآيات»(42)
«يعلم ما يلج فى الارض و ما يخرج منها و ما ينزل من السماء و ما يعرج فيها»(43)
گردش شب و روز و تدبير امور و تفصيل آيات و آگاهى از تمام ذرّات هستى و آنچه از آسمان نازل مى شود و آنچه به آسمان بالا مى رود، رمز آن است كه تمام اين امور در عرش الهى واقع مى شود.
مرحوم علامه طباطبايى مى فرمايد: عرش، حقيقتى از حقايق و امرى از امور خارجى و مركز تدبير امور جهان است.(44)
امام صادق عليه السلام فرمود: عرش و كرسى، از بزرگ ترين درهاى عالم غيب هستند. «العرش و الكرسى بابان من اكبر ابواب الغيوب»
مراد از عرش، تخت جسمى نيست، زيرا تخت روى آب بند نمى شود. «و كان عرشه على الماء»(45) بلكه مراد آن است كه روزى كه هنوز زمين و آسمان نبود و جهان يكسره آب بود، قلمرو فرماندهى خداوند بر آب بود و پس از پيدايش آسمان ها و زمين ستاد فرماندهى جهان هستى به آسمان ها منتقل شد.
38) حاقّه، 7.
39) معانى الاخبار، ص 29.
40) اعراف، 54.
41) يونس، 3.
42) رعد، 2.
43) حديد، 4.
44) تفسير الميزان.
45) هود، 7.
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
۷۹۰
۰۳ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.