ماه یخی پارت ۴
ماه یخی پارت ۴
از دید میکو
زیر لب با صدای خیلی اروم گفتم
م..من کوجام یهو دباره همون پسری که تو خیابون دیدم اومد راستش خیلی دوست دارم بدونم خودشه یا شبیهشه
از دید راوی
میکو : من کجام
چویا : خونه من ( با لحن مهربون)
میکو سریع سمت چویا نشست و گفت
میکو : ببخشید
میکو : شاید ای سوال بی ادبی باشه ولی میتونم اسمتونو بدونم
چویا : اسمم ناکاهارا چویاعه
وقتی اسمشو شنیدم اشکتو چشمام جم شد واقعا نمی دونستم باید چی بگم واقعا خیلی خوش حال بودم یعنی بعد از ۹ سال واقعا خودشه از خوشحالیگریه شدیدی به همراه یه لبخند پور رنگ روی لب هام نشست
از دید راوی
میکو شوروع به گریه شدیدی کرد و همراه با لبخند پور رنگی گفت
میکو : خیلی خوش حالم خوشحالم که بالاخره پیدات کردم باورم نمیشه بعد از ۹ سال واقعا پیدات کردم
چویا نمی دونست چی باید بگه
بعد از نیم ساعت گریه کردن میکو
میکو : شاید این سوال بی ادبی باشه ولی میشه به عنوان یه دوستت باشم
چویا : نه
میکو : پس هر جا میری دنبالت میام تا وقتی که قبول کنی دوستت باشم
چویا نمی دونست باید چی بگه
میکو ساعت رو نگاه کرد تقریبا ۶ صبح بود
میکو : وای الان دیر میرسم سر کار باید برم خداحافظ چویا ساما ( یعنی ارباب)
چویا یکم تعجب کرده بود
از دید میکو
زیر لب با صدای خیلی اروم گفتم
م..من کوجام یهو دباره همون پسری که تو خیابون دیدم اومد راستش خیلی دوست دارم بدونم خودشه یا شبیهشه
از دید راوی
میکو : من کجام
چویا : خونه من ( با لحن مهربون)
میکو سریع سمت چویا نشست و گفت
میکو : ببخشید
میکو : شاید ای سوال بی ادبی باشه ولی میتونم اسمتونو بدونم
چویا : اسمم ناکاهارا چویاعه
وقتی اسمشو شنیدم اشکتو چشمام جم شد واقعا نمی دونستم باید چی بگم واقعا خیلی خوش حال بودم یعنی بعد از ۹ سال واقعا خودشه از خوشحالیگریه شدیدی به همراه یه لبخند پور رنگ روی لب هام نشست
از دید راوی
میکو شوروع به گریه شدیدی کرد و همراه با لبخند پور رنگی گفت
میکو : خیلی خوش حالم خوشحالم که بالاخره پیدات کردم باورم نمیشه بعد از ۹ سال واقعا پیدات کردم
چویا نمی دونست چی باید بگه
بعد از نیم ساعت گریه کردن میکو
میکو : شاید این سوال بی ادبی باشه ولی میشه به عنوان یه دوستت باشم
چویا : نه
میکو : پس هر جا میری دنبالت میام تا وقتی که قبول کنی دوستت باشم
چویا نمی دونست باید چی بگه
میکو ساعت رو نگاه کرد تقریبا ۶ صبح بود
میکو : وای الان دیر میرسم سر کار باید برم خداحافظ چویا ساما ( یعنی ارباب)
چویا یکم تعجب کرده بود
۳.۳k
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.