عشق فقط ما پارت چهارم
یونا : از حرف های جونگ مین ناراحت نبودم ولی از بنگ چان کسی که عاشقش بودم ناراحت بودم
لانا : یه حسی داشتم حسم پوچ بود مثل کارینا روی مبل دراز کشیده بودم که یونا از اتاقش اومد من و کارینا بدو بدو رفتیم پیشش
کارینا : خوبی
یونا : اره
لانا : بیا بگو ببینم چی شده
یونا : باشه از حرف های جونگ مین ناراحت نبودم ولی از حرف هایی که بنگ چان گفت ناراحت شدم
لیا : خسته شدم خانم نویسنده میشه منو ببری توی حال
لیا : رفتم توی حال دیدم اینا دارن حرف میزنن یادم رفته بود که امشب کنسرت استری کیدزه به بچه ها گفتم
بچه ها : ما نمیاییم
لیا : باشه پس منم نمیرم
# یونا
_ خسته بودم رفتم توی آشپزخونه داشتم غذا درست می کردم که یهو یکی در زد رفتم از توی پنجره نگاه کردم دیدم استری کیدز رفتم به کارینا و لیا و لانا گفتم شما برید بگویید ما کار داریم و منم مریضم
پایان پارت چهارم
لانا : یه حسی داشتم حسم پوچ بود مثل کارینا روی مبل دراز کشیده بودم که یونا از اتاقش اومد من و کارینا بدو بدو رفتیم پیشش
کارینا : خوبی
یونا : اره
لانا : بیا بگو ببینم چی شده
یونا : باشه از حرف های جونگ مین ناراحت نبودم ولی از حرف هایی که بنگ چان گفت ناراحت شدم
لیا : خسته شدم خانم نویسنده میشه منو ببری توی حال
لیا : رفتم توی حال دیدم اینا دارن حرف میزنن یادم رفته بود که امشب کنسرت استری کیدزه به بچه ها گفتم
بچه ها : ما نمیاییم
لیا : باشه پس منم نمیرم
# یونا
_ خسته بودم رفتم توی آشپزخونه داشتم غذا درست می کردم که یهو یکی در زد رفتم از توی پنجره نگاه کردم دیدم استری کیدز رفتم به کارینا و لیا و لانا گفتم شما برید بگویید ما کار داریم و منم مریضم
پایان پارت چهارم
۱۵.۲k
۲۳ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.