پارت ۴۷ ازدواج اجباری
پارت ۴۷ ازدواج اجباری
ویو ا/ت
نمیدونم دکتر به مامانم چی گفت ولی میدونم چیز خوبی نگفت چون مامانم یکم نگران بود
رفتیم خونه زن عمو هم اونجا بود ازم پرسید چیشد و اینا
که شوگا و بابام و عموم امدن
همه : سلام
- شوگا
× بله .سرد.
- قبل اینکه غذا حاضر بشه برو یه دوش بگیر
× بزار بعدن .سرد.
- شوگا برو به بعدن ننداز
× باشه قرقر نکن .سرد.
ادمینتون: شوگا و ا/ت رفتن اتاقشون
× رفتی دکتر چی گفت .سرد.
- هیچی گفت همه چیز خونه
× اهوم خوبه .سرد.
- چیزی شده
× نه .سرد.
- چرا پس سرد برخورد میکنی
× انقدر سوال پیچم نکن حال ندارم .سرد و کمی داد.
- .بغض کرد و رفت پایین.
------------------------------------------------------------------
مادرت. دخترم چیزی شده
- نه
مادرت. باشه پس شوگا هم که امده بیایین بشینین سر سفره
- باشه
پدرت. دخترم چرا چیزی نمیخوری
- تبمم نمیگیره
× الان فکر کردی حاملهای میتونی خودتو تو دل بقیه جا کنی
- از امدن تو خونه پشیمون شدم از موقعی که امدی هم سرد برخورد کردی و هم تیکه انداختی دیگه بسه .داد و بغض.
شرط پارت بعد
25:« لایک ❤️
ویو ا/ت
نمیدونم دکتر به مامانم چی گفت ولی میدونم چیز خوبی نگفت چون مامانم یکم نگران بود
رفتیم خونه زن عمو هم اونجا بود ازم پرسید چیشد و اینا
که شوگا و بابام و عموم امدن
همه : سلام
- شوگا
× بله .سرد.
- قبل اینکه غذا حاضر بشه برو یه دوش بگیر
× بزار بعدن .سرد.
- شوگا برو به بعدن ننداز
× باشه قرقر نکن .سرد.
ادمینتون: شوگا و ا/ت رفتن اتاقشون
× رفتی دکتر چی گفت .سرد.
- هیچی گفت همه چیز خونه
× اهوم خوبه .سرد.
- چیزی شده
× نه .سرد.
- چرا پس سرد برخورد میکنی
× انقدر سوال پیچم نکن حال ندارم .سرد و کمی داد.
- .بغض کرد و رفت پایین.
------------------------------------------------------------------
مادرت. دخترم چیزی شده
- نه
مادرت. باشه پس شوگا هم که امده بیایین بشینین سر سفره
- باشه
پدرت. دخترم چرا چیزی نمیخوری
- تبمم نمیگیره
× الان فکر کردی حاملهای میتونی خودتو تو دل بقیه جا کنی
- از امدن تو خونه پشیمون شدم از موقعی که امدی هم سرد برخورد کردی و هم تیکه انداختی دیگه بسه .داد و بغض.
شرط پارت بعد
25:« لایک ❤️
۱۲.۴k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.