همه رفتنی هستیم:(۵ دقیقه وقت بذار و بخونش، ارزششو داره.)
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
قدیمیِ؛ ولی خیلی قشنگه.
گفت:یه سوال دارم، که خیلی جوابش برام مهمه.
گفتم:چشم،اگه جوابشو بدونم، خوشحال میشم کمکتون کنم.
گفت:دارم میمیرم.
گفتم:یعنی چی؟
گفت: رفتنیاَم.
گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟.
گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم نمیشه کاری کرد.
گفتم: خدا کریمه؛ إن شاءالله که بهت سلامتی میده.
با تعجب نگاه کرد و گفت: یعنی اگه من بمیرم، خدا کریم نیست؟.
فهمیدم که خیلی آدمِ باهوش و فهمیدهایه.🤔
گفتم:راست میگی، حالا سوالت چیه؟!.
گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم، خیلی ناراحت شدم؛ از خونه بیرون نمیومدم، کارم شده بود توی اتاق موندن و غصه خوردن؛ تااینکه یه روز به خودم گفتم:تا کِی منتظرِ مرگ باشم؟!.
خلاصه: یه روز صبح از خونه زدم بیرون و مثل همه شروع به کار کردم، اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حالِ منو کسی نداشت.
خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلطِ مردم اذیتم نمیکرد.
با خودم میگفتم: بذار دلشون خوش باشه که سرم کلاه گذاشتن، آخه من رفتنیاَم و اونا انگار نه.🙄
📲سرتونو درد نیارم...
من کار میکردم، اما حرص نداشتم؛
بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم؛
ماشین عروس که میدیدم از تهِ دل شاد میشدم و دعا میکردم؛
گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم، کمک میکردم؛
مثل پیرمردا برای همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم؛
در نتیجه این ماجرا منو آدمِ خوبی کرد.
حالا سؤالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم، و آیا خدا این خوب شدنو قبول میکنه؟!.
گفتم: بله، اینجور که یاد گرفتم و به نظرم میرسه؛ آدما تا دَمِ رفتن، خوب شدنشون برای خدا عزیزه.
آرام تشکر و خدافظی کرد و داشت میرفت.
گفتم: نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت:معلوم نیست، بین یک روز تا چند هزار روز!!!.
یه ذره فکر کردم و دیدم منم همین قدر وقت دارم.
با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟!
گفت:بیمار نیستم!.
هم کفرم داشت درمیومد و هم از تعجب داشتم شاخدار میشدم.
گفتم: پس چی؟
گفت: فهمیدم مُردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم؟گفتن:نه. گفتم: خارج چی؟ باز گفتن:نه!
خلاصه ما رفتنی هستیم، زمانش فرقی داره مگه؟!.
لبخندی زد و رفت. و دل منو با خودش برد.
هر نفسی مرگ را خواهد چشید و پس از مرگ همه به ما رجوع خواهند کرد:(سوره انبیا / آیه 35 )
یک نکته: راستی اگه لحظه دقیق شکستن شیشهی عمر، برامون مشخص بود؛ در این زمانِ باقیمانده چه کارهایی نمیکردیم و چه کارهایی میکردیم؟. جوابت هرچی که هست از همین حالا شروع کن و انجام بده؛ چون ممکنه فردایی برای جبران نباشه. تمام.
❤صلوات جهتِ ظهور امام زمان(عج):🌷🌷🌷🌷🌷
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آله_محمد_و_عجل_فرجهم_وَاحشُرنا_معهم
قدیمیِ؛ ولی خیلی قشنگه.
گفت:یه سوال دارم، که خیلی جوابش برام مهمه.
گفتم:چشم،اگه جوابشو بدونم، خوشحال میشم کمکتون کنم.
گفت:دارم میمیرم.
گفتم:یعنی چی؟
گفت: رفتنیاَم.
گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟.
گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم نمیشه کاری کرد.
گفتم: خدا کریمه؛ إن شاءالله که بهت سلامتی میده.
با تعجب نگاه کرد و گفت: یعنی اگه من بمیرم، خدا کریم نیست؟.
فهمیدم که خیلی آدمِ باهوش و فهمیدهایه.🤔
گفتم:راست میگی، حالا سوالت چیه؟!.
گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم، خیلی ناراحت شدم؛ از خونه بیرون نمیومدم، کارم شده بود توی اتاق موندن و غصه خوردن؛ تااینکه یه روز به خودم گفتم:تا کِی منتظرِ مرگ باشم؟!.
خلاصه: یه روز صبح از خونه زدم بیرون و مثل همه شروع به کار کردم، اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حالِ منو کسی نداشت.
خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلطِ مردم اذیتم نمیکرد.
با خودم میگفتم: بذار دلشون خوش باشه که سرم کلاه گذاشتن، آخه من رفتنیاَم و اونا انگار نه.🙄
📲سرتونو درد نیارم...
من کار میکردم، اما حرص نداشتم؛
بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم؛
ماشین عروس که میدیدم از تهِ دل شاد میشدم و دعا میکردم؛
گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم، کمک میکردم؛
مثل پیرمردا برای همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم؛
در نتیجه این ماجرا منو آدمِ خوبی کرد.
حالا سؤالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم، و آیا خدا این خوب شدنو قبول میکنه؟!.
گفتم: بله، اینجور که یاد گرفتم و به نظرم میرسه؛ آدما تا دَمِ رفتن، خوب شدنشون برای خدا عزیزه.
آرام تشکر و خدافظی کرد و داشت میرفت.
گفتم: نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت:معلوم نیست، بین یک روز تا چند هزار روز!!!.
یه ذره فکر کردم و دیدم منم همین قدر وقت دارم.
با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟!
گفت:بیمار نیستم!.
هم کفرم داشت درمیومد و هم از تعجب داشتم شاخدار میشدم.
گفتم: پس چی؟
گفت: فهمیدم مُردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم؟گفتن:نه. گفتم: خارج چی؟ باز گفتن:نه!
خلاصه ما رفتنی هستیم، زمانش فرقی داره مگه؟!.
لبخندی زد و رفت. و دل منو با خودش برد.
هر نفسی مرگ را خواهد چشید و پس از مرگ همه به ما رجوع خواهند کرد:(سوره انبیا / آیه 35 )
یک نکته: راستی اگه لحظه دقیق شکستن شیشهی عمر، برامون مشخص بود؛ در این زمانِ باقیمانده چه کارهایی نمیکردیم و چه کارهایی میکردیم؟. جوابت هرچی که هست از همین حالا شروع کن و انجام بده؛ چون ممکنه فردایی برای جبران نباشه. تمام.
❤صلوات جهتِ ظهور امام زمان(عج):🌷🌷🌷🌷🌷
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آله_محمد_و_عجل_فرجهم_وَاحشُرنا_معهم
۷.۶k
۲۷ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.