چند پارتی جیمین پارت ۵

صبح شد رفتم دستشویی کارای مربوطه رو انجام دادم رفتم پیش اعضا
(اسم اعضا، لیا،ا.ت،نینو،نیکو هموشن هم دخترن)
ا.ت:سلام بچه ها
نینو:ا.ت سلام چطوری بیا صبحونتو بخور
نیکو:ا.ت میای به من دنس آهنگ جدیدمو کمک کنی؟
ا.ت:اوکی میام
لیا:ا.ت امروز کنسرت نداریم؟
(ا.ت لیدره)
ا.ت:نه
لیا:اوکی
نیکو:ا.ت من الان میرم برا ظبط توهم میای که بعدش دنسو کار کنیم؟
ا.ت:نه من میخوام برم پارک بگردم
نیکو:اوکی


رفتم پارک قدم بزنم
همون پارکی که من. جیمین آشنا شدیم
داشتم راه میرفتم که یهو یکی منو بیهوش کرد انداخت تو ماشین
هی جیغ داد میکردم که یکی اسحله گذاشت رو سرم
بادیگارد:اگه ساکت نشی میکشمت
ا.ت:دیگه ساکت شدم


منو بردن به یه قصری
خیلی قشنگ بود
مند بردن به یه اتاقی که یع نفر پشت صندلی نشسته بود
یعنی اون کیه
یهو شروع کرد به حرف زدن
جیمین:به به خانم ا.ت
اون صدا،صدای جیمین بود! یهو برگشت دیدم جیمینه!
ا.ت:عوضی به من چیکار داری؟"با داد
جیمین :ا.ت خانوم عصبی نشو برای پوست سفید و نرمت خوب نیست♡
ا‌.ت:جیمین تو الان خودت هم زن داری هم بچه داری به من چیکار داری؟!
جیمین قضیه رو تعریف میکنه
ا.ت:خب به من چه چرا منو گرگان گرفتی؟
جیمین:چون من شوهرمتم و تورو دوست دارم و تو برگشتی به خونت
ا.ت:اولن اینکه من زن تو بودم قبلا!بعدشم
من از کی تاحالا اینجا زندگی میکردم؟
جیمین:از وقتی که من میگم
ا.ت:تو به جز به آدم خیانتکار چی هستی؟
جیمین:بزرگترین مافیای جهان
ا.ت:چیییی!
جیمین:نترس بیبی من به تو آسیبی نمیزنم
ا.ت:بزار من برم
جیمین:رو به بادیگاردش میگه ببرینش اتاقش
منو بردن تو اتاقو.........


خماری😈
شرط ۳ تا لایک ۵ تا کامنت🩷🫂