این چه شهریست که در آن یک نفر دلدار نیست
این چه شهریست که در آن یک نفر دلدار نیست
این چه رسمیست که قلبی مثل من تب دار نیست
در همان شهرم که قلبم پیش از این جا مانده است
وای از درد تنهایی که هیچش راه نیست
در دل بی طاقت شبگرد غوغایی شده
ماه من امشب بیا کین خسته را دستار نیست
خرده ام امشب مگیرید اگر مستم کند
در دل بی طاقتم یک لحظه هم آرام نیست
این چه رسمیست که قلبی مثل من تب دار نیست
در همان شهرم که قلبم پیش از این جا مانده است
وای از درد تنهایی که هیچش راه نیست
در دل بی طاقت شبگرد غوغایی شده
ماه من امشب بیا کین خسته را دستار نیست
خرده ام امشب مگیرید اگر مستم کند
در دل بی طاقتم یک لحظه هم آرام نیست
۴۴۵
۱۱ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.