رمان BTS
رمان BTS
پارت اول:
شخصیت ها رمان: ا/ت دختری ۱۹ ساله دانشگاهی مهربون کنجکاو باهوش جذاب. جانگ کوک: پسری ۲۵ ساله هات مهربون یکمی خشن . تهیونگ: خشن هات (پچشگیش شاگرد قلدر کلاس بوده)
ا/ت: صبح شده بود ساعت ۷ بود باید میرفتم دانشگاه تختم رو مرتب کردم صورتم رو شستم اومدم به گوشیم نگاه کنم که یه پیام ناشناس برام اومد تا اومدم ببینم کیه مامانم صدام زد
مامان ا/ت: ا/ت! زود باش بیا صبحونتد بخور برد لباستو بپوش برو دانشگاه دیرتر میشه ها!
ا.ت: اومدم! به پیامه اهمیتی فعلا ندادم رفتم پایین فقط مامانم بیدار بود کوک و پدر خواب بودن صبحانه خوردم لباسمو پوشیدم و رفتم دانشگاه
فلش بک به ساعت ۱۲ ظهر.....
ا.ت: داشتیم از کلاس خارج میشدیم گوشیم دوباره پیام داد همون پیام ناشناس بود
هونگ جو (دوست ا.ت) : کیه؟ ناشناس بهت پیام داده؟ (دوست ا.ت کنجکاو هکر باهوش)
ا.ت:وایسا جَو نگیرتت بزار ببینم کیه
هونگ جو: دست ا.ت رو گرفتم و نشوندم رو نیمکت و خودم هم نشستم گفتم: بیا ببينيم کیه
ا.ت: ناشناس رو باز کردیم اصلا نفهمیده بودم داره چی مینویسه شماره رو برای هونگ جو فرستادم گفتم برم از داداشم بپرسم این رو میشناسه یا نه رفتم خونه کوک!
کوک:سلام چته چرا داد میزنی؟
ا.ت: میگم از صبح این ناشناسه به من پیام داده این رو میشناسی؟
کوک: تعجب کردم این شماره رو از کجا آوردی؟ ها جواب منو بده؟
ا.ت: من از جایی نیاوردم خودش بهم پیام داده
کوک: گوشی رو از ا.ت گرفتم و شماره رو حذف کردم
ا.ت چی کار میکنی؟!
۴ لایک و ۳ کامنت برای پارت بعد🩵
بچها آیت همون پارت اوله پاک شو دوباره گذاشتم
پارت اول:
شخصیت ها رمان: ا/ت دختری ۱۹ ساله دانشگاهی مهربون کنجکاو باهوش جذاب. جانگ کوک: پسری ۲۵ ساله هات مهربون یکمی خشن . تهیونگ: خشن هات (پچشگیش شاگرد قلدر کلاس بوده)
ا/ت: صبح شده بود ساعت ۷ بود باید میرفتم دانشگاه تختم رو مرتب کردم صورتم رو شستم اومدم به گوشیم نگاه کنم که یه پیام ناشناس برام اومد تا اومدم ببینم کیه مامانم صدام زد
مامان ا/ت: ا/ت! زود باش بیا صبحونتد بخور برد لباستو بپوش برو دانشگاه دیرتر میشه ها!
ا.ت: اومدم! به پیامه اهمیتی فعلا ندادم رفتم پایین فقط مامانم بیدار بود کوک و پدر خواب بودن صبحانه خوردم لباسمو پوشیدم و رفتم دانشگاه
فلش بک به ساعت ۱۲ ظهر.....
ا.ت: داشتیم از کلاس خارج میشدیم گوشیم دوباره پیام داد همون پیام ناشناس بود
هونگ جو (دوست ا.ت) : کیه؟ ناشناس بهت پیام داده؟ (دوست ا.ت کنجکاو هکر باهوش)
ا.ت:وایسا جَو نگیرتت بزار ببینم کیه
هونگ جو: دست ا.ت رو گرفتم و نشوندم رو نیمکت و خودم هم نشستم گفتم: بیا ببينيم کیه
ا.ت: ناشناس رو باز کردیم اصلا نفهمیده بودم داره چی مینویسه شماره رو برای هونگ جو فرستادم گفتم برم از داداشم بپرسم این رو میشناسه یا نه رفتم خونه کوک!
کوک:سلام چته چرا داد میزنی؟
ا.ت: میگم از صبح این ناشناسه به من پیام داده این رو میشناسی؟
کوک: تعجب کردم این شماره رو از کجا آوردی؟ ها جواب منو بده؟
ا.ت: من از جایی نیاوردم خودش بهم پیام داده
کوک: گوشی رو از ا.ت گرفتم و شماره رو حذف کردم
ا.ت چی کار میکنی؟!
۴ لایک و ۳ کامنت برای پارت بعد🩵
بچها آیت همون پارت اوله پاک شو دوباره گذاشتم
۲.۰k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.