PT.16
×آجوماااا زنگ بزن به هیونجین
(پرش زمانی بعد از عمل کردن سوجونگ{نکنه میخواین مرحله ی عمل رو هم بنویسم🙄})
بلند شدن جیمین مساوی شد با خارج شدن هیونجین از اتاق عمل
+چیشد؟....زندس؟
لحن جیمین سرد بود و بی اهمیت بود ولی هیچ کس نمیدونست چقدر از درون نگرانه
&بله خوبن ولی هنوز باید به هوش بیان تا مطمئن شویم
(از زبان جیمین)
سوجونگ رو بردن به اتاق من نمیدونم ولی یه حس بدی دارم ولی انگار یکم هم خوشحالی توش هس_
&آقای جیمین بههوش اومدن
با شنیدن صدای هیونجین از فکر دراومدم بلند شدم و به سمت اتاقم رفتم درو باز کردم و دیدم که سوجونگ روی تخت دراز کشیده
و با چشم های نیمه باز داشت به سقف نگا میکرد
&حال هردو خوبه فقط باید از این به بعد زیاد فشار بهش نیا_
+منظورت از هردو چیه
&شما نمیدونستیم همسرتون باردار هستن
با این حرف انگار روی جیمین آب یخ ریختند شاید بدتر از آب یخ انگار روی زخمش نمک ریختن
+چ..چند وقته
&تقریبا میشه گفت ۵ روز
○○○○○○○○○○○○○○○○
۱۳+ لایک
(پرش زمانی بعد از عمل کردن سوجونگ{نکنه میخواین مرحله ی عمل رو هم بنویسم🙄})
بلند شدن جیمین مساوی شد با خارج شدن هیونجین از اتاق عمل
+چیشد؟....زندس؟
لحن جیمین سرد بود و بی اهمیت بود ولی هیچ کس نمیدونست چقدر از درون نگرانه
&بله خوبن ولی هنوز باید به هوش بیان تا مطمئن شویم
(از زبان جیمین)
سوجونگ رو بردن به اتاق من نمیدونم ولی یه حس بدی دارم ولی انگار یکم هم خوشحالی توش هس_
&آقای جیمین بههوش اومدن
با شنیدن صدای هیونجین از فکر دراومدم بلند شدم و به سمت اتاقم رفتم درو باز کردم و دیدم که سوجونگ روی تخت دراز کشیده
و با چشم های نیمه باز داشت به سقف نگا میکرد
&حال هردو خوبه فقط باید از این به بعد زیاد فشار بهش نیا_
+منظورت از هردو چیه
&شما نمیدونستیم همسرتون باردار هستن
با این حرف انگار روی جیمین آب یخ ریختند شاید بدتر از آب یخ انگار روی زخمش نمک ریختن
+چ..چند وقته
&تقریبا میشه گفت ۵ روز
○○○○○○○○○○○○○○○○
۱۳+ لایک
۸.۷k
۱۳ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.