مروارید عشق پارت ۵۱

من مگه چیکارت کردم هاننننن دوست خوبی برات نبودم چیکار کردم که اینجوری داری ازم انتقام میگیری هان رویا:چرااااا بگممم من:بگو رویا:تو رویایی که میخواستمو گرفتی من:یعنی چی کودوم رویاها رویا:با جونگ کوک من:خفه شو من از اولم گفته بودم مال من میشه اما به پشماتم نگرفتی رویا:پس منم تو رو میکشم و به جونگ کوک میرسم همون موقع جونگ کوک اومد بیرون دستمو گرفت برد عقب کوک:گائول بیا اینور آروم باش من خودم درستش میکنم من:چیو درست میکنی جونگ کوک اون اون اون میخواد منو بکشه کوک:اون خیلی گوه خورده من:من این همه دوسش داشتم خودش برا تولدم آوردم اینجا رویا:اشتباه کردم من:خفه شووو کوک:آروم همون موقع اصلحه از جیبش در آورد گرفت طرف من جونگ کوک جلو تیر قرار گرفته بود من:جونگ کوک کوک:هیشش من:بیا اینور کوک:چی من:بیا اینور خودم رفتم جلو تیر وایسادم کوک:نه گائول نه تو جلو نمیری تو هیچ جا نمیری گائول من:نه مشکل خودمه جونگ کوک تو نباید آسیب ببینی من حاضرم جون بدم بخاطرت کوک:گائوللللل 😭😭😭😭😭😭😭😭تو رو خدااااا من:هنوز نرفتم کوک:هیچ جا نمی تونی بری دستشو ول کرد