قلدر عاشق
قلدر عاشق
ویو کوک
استاد گفت که برم پیشش بشینم رفتم پیشش نشستم و داشتم به حرفای استاد گوش میکردم که ناخداگاه چشمم خورد به رونای ات خیلی سفید بود نتونستم خودمو کنترل کنم و دستمو گذاشتم سر رون پاهاش و میمالوندم خیلی نرم بود
ویو ات
داشتم به استاد گوش میکردم که دیدم جونگ کوک داره به رونام نگا میکنه اهمیتی ندادم بعد از چند دقیقه دستی روی رونام حس کردم دیدم یه دست تتو شده اون جونگ کوک بود
ات.میشه دسدتو برداری
کوک.نه نمیشه
ات.ولی...
کوک.میگم نه⁰نگاه ترسناک⁰
ات.چشم⁰بغض⁰
ویوات
من واقعا دختره ضعیفی بودم نمیتونستم از خودم دفاع کنم بزور بغضبو قورت دادم..........
ویو کوک
استاد گفت که برم پیشش بشینم رفتم پیشش نشستم و داشتم به حرفای استاد گوش میکردم که ناخداگاه چشمم خورد به رونای ات خیلی سفید بود نتونستم خودمو کنترل کنم و دستمو گذاشتم سر رون پاهاش و میمالوندم خیلی نرم بود
ویو ات
داشتم به استاد گوش میکردم که دیدم جونگ کوک داره به رونام نگا میکنه اهمیتی ندادم بعد از چند دقیقه دستی روی رونام حس کردم دیدم یه دست تتو شده اون جونگ کوک بود
ات.میشه دسدتو برداری
کوک.نه نمیشه
ات.ولی...
کوک.میگم نه⁰نگاه ترسناک⁰
ات.چشم⁰بغض⁰
ویوات
من واقعا دختره ضعیفی بودم نمیتونستم از خودم دفاع کنم بزور بغضبو قورت دادم..........
۲.۶k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.