•خون آشام من •
•خون آشام من •
♤ my Vampire ♤
p4
# این- قسمت -از زبون- ات
سوار ماشین شدم واقعا باورم نمی شد ...من یه داداش داشتم ؟ واقعا برام مبهم بود این چیزا باید از جونگ کوک بپرسم
میگم جونگ کوک تاحالا شده یه خواهر یا برادر داشته باشی....
ولی گمشده باشه ؟
خب نه من تک فرزندم
اهانی گفتم و ساکت شدم که یهو جونگ کوک گفت
می گم برا چی این سوال و پرسیدی ؟
خو مح....انگاری یه برادر داشتم و دزدیده شده من باورم نمی شه
تو پدر و مادرم داری؟
این سوال که پرسید بغض کردم روبروش گفتم
ببین من پدر و مادرم رو یه قاتل سریالی کشت و خوب هنوز ...هیچی ولی اون موقع یکی از خدمتکارا دلش به حال من سوخت و از من نگهداری کرد من صداش میکنم مامان و اونم باور کرده که مامانمه برا همین فک میکنه من و اون برادری کع نمیشناسمش بچشیم
جونگ کوک روبه من گفت
خو الان که اینجوریه نیم ریم رستوران میریم جایه دیگه
ادمین : بچه ها این فیک رو غمگین میکنم یکم بعد اینجوری هم مینویسم فیک بعدی شاید شاد باشه😔👍🏻
♤ my Vampire ♤
p4
# این- قسمت -از زبون- ات
سوار ماشین شدم واقعا باورم نمی شد ...من یه داداش داشتم ؟ واقعا برام مبهم بود این چیزا باید از جونگ کوک بپرسم
میگم جونگ کوک تاحالا شده یه خواهر یا برادر داشته باشی....
ولی گمشده باشه ؟
خب نه من تک فرزندم
اهانی گفتم و ساکت شدم که یهو جونگ کوک گفت
می گم برا چی این سوال و پرسیدی ؟
خو مح....انگاری یه برادر داشتم و دزدیده شده من باورم نمی شه
تو پدر و مادرم داری؟
این سوال که پرسید بغض کردم روبروش گفتم
ببین من پدر و مادرم رو یه قاتل سریالی کشت و خوب هنوز ...هیچی ولی اون موقع یکی از خدمتکارا دلش به حال من سوخت و از من نگهداری کرد من صداش میکنم مامان و اونم باور کرده که مامانمه برا همین فک میکنه من و اون برادری کع نمیشناسمش بچشیم
جونگ کوک روبه من گفت
خو الان که اینجوریه نیم ریم رستوران میریم جایه دیگه
ادمین : بچه ها این فیک رو غمگین میکنم یکم بعد اینجوری هم مینویسم فیک بعدی شاید شاد باشه😔👍🏻
۳.۶k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.