Manoraᥫ᭡ᵕ̈ ☘☄︎chapter 1
#Manora
☪︎Part²
وقتی نزدیک زمین شدم چتر مخصوص لباسم رو فعال کردم و فرود اومدم ولی سریع دویدم تا بهش برسم دیدم از کجا رفت چون اینجا رو مثل کف دستم بلد بودم
ولی اول باید به بیمارستان زنگ میزدم بیان اون پسرو ببرن
در حالی که داشتم میدویدم سریع پیچیدم داخل کوچه و از دیوار اخر کوچه پریدم اون سمت خیابون
اگه زمان بندیم درست باشه تقریبا دو دقیقه دیگه از اینجا رد میشه که به اخر خیابون که ماشینش پارک شده برسه
قبل از اینکه بیاد زود زنگ زدم ۱۱۵ زنگ زدم
£بله بفرمایید؟
+ یه مجروح پیدا شده
£ ادرس رو لطفا بگین
+ ....( مثلا ادرس) روی پشتبوم آپارتمان liona
£ بله الان تیم فرستادیم و شما؟
+ لازم نیست بدونی
و قبل از اینکه چیزی بگه قطع کردم و سریع سیم کارتم و جدا کردم ، خوردش کردم و از تو ی کوله پشتیم یه سیم کارت دیگه در آوردم و گذاشتم چون نمیشه به مردم اعتماد کرد ممکن بود بهم شک کنن
همینجوری که داشتم زیپ کوله پشتیم رو میبستم صدای دویدن شنیدم
+ پس رسیدی..
پشت دیوار قایم شدم و وقتی نزدیک کوچه شد و میخواست ازش بگذره با کلتم یه ضربه به سرش زدم و کشیدمش داخل کوچه که کسی نبینش
گذاشتمش گوشه و سریع گوشیمو در آوردم و به هیا( مون هی) زنگ زدم
& بله؟ ( با صدای مشکوک)
+ میمیری زود جواب بدی.. زود باش بیا گرفتمش
& عههه تویی
+ نه پَ عمته
& -_- آدرس؟
+ .....( مثلا آدرس داد)
& اوک صبر کن الان میام ولی نمیبینن مون.؟
+ چرا.. اول خیابون وایسا نیا داخل .. آخر کوچه سومی هستیم بیا این هندونه رو بلند کنیم ببریم فقط لباس بیار باید عادی رفتار کنیم
& اوک الان میام
....
ویو ای جی ( مون هی)
جلوی بیمارستان بودم و منتظر دکتر که بفهمم حاله پسره چطوره
خدایی چرا همیشه من باید برم پیش قربانیا-_-
بقیه پارت توی کامنتا جا نشد اینجا👈🌙
ببخشید من فردا نیستم ولی الان یه پارت دیگه از مانورا و دو پارت دیگه از رستگاری میزارم اگه فردا هم تونستم بازم پارت میزارم💕
راستی حمایتاتون کمه اگه اینشکلی پیش بره مجبورم شرطیش کنم..
پس تا فردا لطفا بیشتر حمایتم کنین مرسیی🫂💜
☪︎Part²
وقتی نزدیک زمین شدم چتر مخصوص لباسم رو فعال کردم و فرود اومدم ولی سریع دویدم تا بهش برسم دیدم از کجا رفت چون اینجا رو مثل کف دستم بلد بودم
ولی اول باید به بیمارستان زنگ میزدم بیان اون پسرو ببرن
در حالی که داشتم میدویدم سریع پیچیدم داخل کوچه و از دیوار اخر کوچه پریدم اون سمت خیابون
اگه زمان بندیم درست باشه تقریبا دو دقیقه دیگه از اینجا رد میشه که به اخر خیابون که ماشینش پارک شده برسه
قبل از اینکه بیاد زود زنگ زدم ۱۱۵ زنگ زدم
£بله بفرمایید؟
+ یه مجروح پیدا شده
£ ادرس رو لطفا بگین
+ ....( مثلا ادرس) روی پشتبوم آپارتمان liona
£ بله الان تیم فرستادیم و شما؟
+ لازم نیست بدونی
و قبل از اینکه چیزی بگه قطع کردم و سریع سیم کارتم و جدا کردم ، خوردش کردم و از تو ی کوله پشتیم یه سیم کارت دیگه در آوردم و گذاشتم چون نمیشه به مردم اعتماد کرد ممکن بود بهم شک کنن
همینجوری که داشتم زیپ کوله پشتیم رو میبستم صدای دویدن شنیدم
+ پس رسیدی..
پشت دیوار قایم شدم و وقتی نزدیک کوچه شد و میخواست ازش بگذره با کلتم یه ضربه به سرش زدم و کشیدمش داخل کوچه که کسی نبینش
گذاشتمش گوشه و سریع گوشیمو در آوردم و به هیا( مون هی) زنگ زدم
& بله؟ ( با صدای مشکوک)
+ میمیری زود جواب بدی.. زود باش بیا گرفتمش
& عههه تویی
+ نه پَ عمته
& -_- آدرس؟
+ .....( مثلا آدرس داد)
& اوک صبر کن الان میام ولی نمیبینن مون.؟
+ چرا.. اول خیابون وایسا نیا داخل .. آخر کوچه سومی هستیم بیا این هندونه رو بلند کنیم ببریم فقط لباس بیار باید عادی رفتار کنیم
& اوک الان میام
....
ویو ای جی ( مون هی)
جلوی بیمارستان بودم و منتظر دکتر که بفهمم حاله پسره چطوره
خدایی چرا همیشه من باید برم پیش قربانیا-_-
بقیه پارت توی کامنتا جا نشد اینجا👈🌙
ببخشید من فردا نیستم ولی الان یه پارت دیگه از مانورا و دو پارت دیگه از رستگاری میزارم اگه فردا هم تونستم بازم پارت میزارم💕
راستی حمایتاتون کمه اگه اینشکلی پیش بره مجبورم شرطیش کنم..
پس تا فردا لطفا بیشتر حمایتم کنین مرسیی🫂💜
۱۹.۹k
۲۴ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.