دو هویج پارت ۵
ویو چویا
رفتم و برای ا.ت این گردنبند رو خریدم وای ساعت ۱۱:۵۹ دقیقسسسس
سریع رفتم سوار موتورم شدم راه اوفتادم سمت مافیا
ویو ا.ت
خوب ساعت چنده ۱۱:۵۹ دقیقه خوبه رئیس گفت ساعت ۱۲ اونجا باشم پس پیش به سوی اتاق موری ساما
داشتم میرفتم اتاق موری سان که به ی دختر که دستش یه عالمه کاغذ بود برخوردم
دختره . ببخشید *در حال جمع کردن کاغذا*
ا.ت . اشکال نداره *ا.ت هم کمکش میکنه *
ا.ت بفرما
دختره . ممنونم می شه اسمتون رو بدونم
ا.ت ا.ت دس
دوختره . میکو دس
ا.ت . خوشبختم میکو چان
میکو . منم خوشبختم ا.ت چان
ا.ت ببخشید من باید برم اتاق موری ساما
میکو . باشه جانه
ا.ت جانه
رفتم و برای ا.ت این گردنبند رو خریدم وای ساعت ۱۱:۵۹ دقیقسسسس
سریع رفتم سوار موتورم شدم راه اوفتادم سمت مافیا
ویو ا.ت
خوب ساعت چنده ۱۱:۵۹ دقیقه خوبه رئیس گفت ساعت ۱۲ اونجا باشم پس پیش به سوی اتاق موری ساما
داشتم میرفتم اتاق موری سان که به ی دختر که دستش یه عالمه کاغذ بود برخوردم
دختره . ببخشید *در حال جمع کردن کاغذا*
ا.ت . اشکال نداره *ا.ت هم کمکش میکنه *
ا.ت بفرما
دختره . ممنونم می شه اسمتون رو بدونم
ا.ت ا.ت دس
دوختره . میکو دس
ا.ت . خوشبختم میکو چان
میکو . منم خوشبختم ا.ت چان
ا.ت ببخشید من باید برم اتاق موری ساما
میکو . باشه جانه
ا.ت جانه
۴.۰k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.