برده کوچک ارباب
فصل اول
ادامه ی پارت ۱۴
آکوتاگوا:فکر کنم حدس میزنم دنبال چی میگردید
اون دختره
"بگو کجاااست
(خنده)
آکوتاگوا:آروم باش دازای کون
اون جاش امنه
پیش منه
"الان دیگه مطمعن شدم کامل تو خطره
*آبجیمو پس بدهه
"(دستشو گرفت جلوی چویا)
دخالت نکن چویا
*اما کیو...
"گفتم ساکت باش(عصبانی)
نویسنده :دازای رفت و یقه ی آکوتاگوا رو گرفت و توی صورتش فریاد زد
"میگی کجاست یا همینجا بکشمت
آکوتاگوا:(علامت آکوتاگوا٪)
هه هه هه
چه شجاع....
میدونم کوتاهه چون مریض شدم(اولین باره پریود میشم)
و واقعا جون ندارم
ببخشید
ولی حمایت یادتون نره هاا
ادامه ی پارت ۱۴
آکوتاگوا:فکر کنم حدس میزنم دنبال چی میگردید
اون دختره
"بگو کجاااست
(خنده)
آکوتاگوا:آروم باش دازای کون
اون جاش امنه
پیش منه
"الان دیگه مطمعن شدم کامل تو خطره
*آبجیمو پس بدهه
"(دستشو گرفت جلوی چویا)
دخالت نکن چویا
*اما کیو...
"گفتم ساکت باش(عصبانی)
نویسنده :دازای رفت و یقه ی آکوتاگوا رو گرفت و توی صورتش فریاد زد
"میگی کجاست یا همینجا بکشمت
آکوتاگوا:(علامت آکوتاگوا٪)
هه هه هه
چه شجاع....
میدونم کوتاهه چون مریض شدم(اولین باره پریود میشم)
و واقعا جون ندارم
ببخشید
ولی حمایت یادتون نره هاا
۸.۹k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.