MY LOVE P19 THE LAST PART
کوک:ت...تو......منو دوس داری؟
جیا:هان......خوب معلومه حاجی مثلا کراشمی یا
کوک: 😳😳😳😳ناموساااااااااااً؟؟؟؟
جیا:هان....اره....!!!!
_کوک ل*ب*ا*ش*رو گزاشترو ل*ب*ا*ی جیا و کیسیدش😅_
براید استایل بغلش کرد و برد گزاشتش تو ماشینش و رفت به خونه خودش
جیا رو گزاشت رو تخت و.............
=هرکی این قسمت رو میخواد پی وی پیام بده=
_صب
جیا:با دلدردی از خواب بیدار شدم و خودم تو اون حالت تو بغل کوک دیدم
وات.....دیشب چی شد؟؟؟؟(پیچ پیچی شد😀😀
کوک:بیدارشدی؟
جیا:هوم....اینجا چا خبره؟؟
کوک:عروسی توعه....مگه یادت نیس؟
جیا:نه....؟
کوک:دیشب تو پارک به من اعتراف کردی و
خوشبختانه حست دوطرفه بود و........
جیا:ج...جدی
کوک:اره...عچقم
جیا:دوشت دالمممم..
کوک:بیا بخلم...
جیا:باسه......
کوک:راستی،به مامان و بابات بگیم؟
جیا:امم....باشه..!
_رفتم خونه ننه بابای جیا_
ننت:پس شما خمو دوس داری؟
کوک و جیا: اره
بابات:و تصمیمی ازدواج دارین؟
کوک و جیا:اره
ننت:ام...باشه...من که مشکلی ندارم حداقل از شر جیا راحت میشیم🤣🤣🤣
جیا:منم از دست دمپایی شما راحت میشم
بابات:خوب پس......
_در عروسی_
یونا:سلام اقدسسسسسس
جیا:چطوری مهیننننننننن
یونا:خوبی.؟
جیا:ارهههععععع
یونا:وای....خره دلم برات تنگ میشع
جیا:خو به کیف پولم😆
یونا:گوه نخور
جیا:من شمارو نمیتورم
یونا:کثافتتتتتتتت
جیا:حرص نخور شیرت خشک میشع😂😅😅
یونا:وایسا پدرسگگگگگگگگگگگگ را به گله برد
جیا:نیمیخواممممم
کوک:هی....باعشق من چیکار داری
یونا:عشق تو رفیق صمیمی منه ها
___۲ سال بعد___
لی یون:مامان.....مامان.....مامان......مامان
جیا:چدسسسیی
لی یون:بابا اسبابازیم رو شکست
جیا:خو به کیف پولم
کوک:دیدی......😅😅😅
لی یون:باباااااااااااااااااااااااا
کوک:الفرار عین مامانش گاو میشع
جیا:زهر گاو
کوک:الفراااااارررررررررر
میدونم خیلی بد شد
جیا:هان......خوب معلومه حاجی مثلا کراشمی یا
کوک: 😳😳😳😳ناموساااااااااااً؟؟؟؟
جیا:هان....اره....!!!!
_کوک ل*ب*ا*ش*رو گزاشترو ل*ب*ا*ی جیا و کیسیدش😅_
براید استایل بغلش کرد و برد گزاشتش تو ماشینش و رفت به خونه خودش
جیا رو گزاشت رو تخت و.............
=هرکی این قسمت رو میخواد پی وی پیام بده=
_صب
جیا:با دلدردی از خواب بیدار شدم و خودم تو اون حالت تو بغل کوک دیدم
وات.....دیشب چی شد؟؟؟؟(پیچ پیچی شد😀😀
کوک:بیدارشدی؟
جیا:هوم....اینجا چا خبره؟؟
کوک:عروسی توعه....مگه یادت نیس؟
جیا:نه....؟
کوک:دیشب تو پارک به من اعتراف کردی و
خوشبختانه حست دوطرفه بود و........
جیا:ج...جدی
کوک:اره...عچقم
جیا:دوشت دالمممم..
کوک:بیا بخلم...
جیا:باسه......
کوک:راستی،به مامان و بابات بگیم؟
جیا:امم....باشه..!
_رفتم خونه ننه بابای جیا_
ننت:پس شما خمو دوس داری؟
کوک و جیا: اره
بابات:و تصمیمی ازدواج دارین؟
کوک و جیا:اره
ننت:ام...باشه...من که مشکلی ندارم حداقل از شر جیا راحت میشیم🤣🤣🤣
جیا:منم از دست دمپایی شما راحت میشم
بابات:خوب پس......
_در عروسی_
یونا:سلام اقدسسسسسس
جیا:چطوری مهیننننننننن
یونا:خوبی.؟
جیا:ارهههععععع
یونا:وای....خره دلم برات تنگ میشع
جیا:خو به کیف پولم😆
یونا:گوه نخور
جیا:من شمارو نمیتورم
یونا:کثافتتتتتتتت
جیا:حرص نخور شیرت خشک میشع😂😅😅
یونا:وایسا پدرسگگگگگگگگگگگگ را به گله برد
جیا:نیمیخواممممم
کوک:هی....باعشق من چیکار داری
یونا:عشق تو رفیق صمیمی منه ها
___۲ سال بعد___
لی یون:مامان.....مامان.....مامان......مامان
جیا:چدسسسیی
لی یون:بابا اسبابازیم رو شکست
جیا:خو به کیف پولم
کوک:دیدی......😅😅😅
لی یون:باباااااااااااااااااااااااا
کوک:الفرار عین مامانش گاو میشع
جیا:زهر گاو
کوک:الفراااااارررررررررر
میدونم خیلی بد شد
۵۶.۵k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.