پارت چهار گالری عشق
پارت چهار گالری عشق
کای خب ممنونم ات
ات خواهش داداش بزرگه
کای خنده خدافس
ات خدافس
کای رف بیرون بعدش تهیونگ رف ات داشت وسایل ارایشی جدید رو جایگزین جاهای خالی میکرد
ات عا سلام خوش اومدین بفرمایید
ته امم ببخشید این چنده
ات ~«) "~)»(
ته ممنون
چنتا دیه انتخاب کرد رف حساب کنه
ته اینارو حساب کنید
ات باشه حساب کرد
ته قایمکی دوتا فتو کارت کوک براش گذاشت
ات عا اینا مال کیه واستا این چیه
نوشته: برای تو ارمی مهربون:)
ات ینی کی گذاشته نکنه همون مشتریه بو... چرا پش سر هم میاننن یه جای کار میلنگه اروم
ات چیزی نیاز دارین
هی پسرا پشت یر هم اومدن و رفتن
ات ینی امروز جذب مشتری بیشتری داشتم چرا هرکدوم غتو کارت میدادن اونم از کوک یه جای کار میلنگه بخدا
ات رف دور گوشیش
یهو یکیاومد داخل اکس ات اومده بود
یون سلام(یون یه قاتل خلافکاره تازه از زندان ازاد شده)
ات سلا یه نکا کرد ترسید از صندلی بلند شد
یون چته میترسی
ات نننیا ننیا نزدیک
(اعضا خیابون بقلی مغازه اتن)
یون ها چیشده نکنه چون دونفرو کشتم میترسی نیشخند
ا ننیا نزدیکککککک بلند
یون اومدم چنتا چیز بخرم
ات خخب ببیا حساب کرد ات قایمکی فلنگو بست درو قفل کرد و رف
یون درو باززز کننن عربده
درو سکوند ات داشت میدوید
ات ولم کننن داد و گریه
فلش بک به نیم ساعت قبل
کوک بچها برمی بیورن قدم بزنیم
جیمین عاره بابا پوکیدم
جین منم هستم
رفتن بیرون
پایان فلش بک
ات ولم کننن عربدهههه
کوک صدای چی بود
جیمین عه اون دختره اون کیه با چاقو دنبالس
ات ویو
هرچی کلاس تکواندو بوکس کوه نوردی بود یا هر کلاس کوفتی بود رفته بودم عه طناب با شوکر نانچیکو یا هرچیز کوفتی تو کیفم بود لباسامم عین خلافکارا سیاه انکار مافیام
کای خب ممنونم ات
ات خواهش داداش بزرگه
کای خنده خدافس
ات خدافس
کای رف بیرون بعدش تهیونگ رف ات داشت وسایل ارایشی جدید رو جایگزین جاهای خالی میکرد
ات عا سلام خوش اومدین بفرمایید
ته امم ببخشید این چنده
ات ~«) "~)»(
ته ممنون
چنتا دیه انتخاب کرد رف حساب کنه
ته اینارو حساب کنید
ات باشه حساب کرد
ته قایمکی دوتا فتو کارت کوک براش گذاشت
ات عا اینا مال کیه واستا این چیه
نوشته: برای تو ارمی مهربون:)
ات ینی کی گذاشته نکنه همون مشتریه بو... چرا پش سر هم میاننن یه جای کار میلنگه اروم
ات چیزی نیاز دارین
هی پسرا پشت یر هم اومدن و رفتن
ات ینی امروز جذب مشتری بیشتری داشتم چرا هرکدوم غتو کارت میدادن اونم از کوک یه جای کار میلنگه بخدا
ات رف دور گوشیش
یهو یکیاومد داخل اکس ات اومده بود
یون سلام(یون یه قاتل خلافکاره تازه از زندان ازاد شده)
ات سلا یه نکا کرد ترسید از صندلی بلند شد
یون چته میترسی
ات نننیا ننیا نزدیک
(اعضا خیابون بقلی مغازه اتن)
یون ها چیشده نکنه چون دونفرو کشتم میترسی نیشخند
ا ننیا نزدیکککککک بلند
یون اومدم چنتا چیز بخرم
ات خخب ببیا حساب کرد ات قایمکی فلنگو بست درو قفل کرد و رف
یون درو باززز کننن عربده
درو سکوند ات داشت میدوید
ات ولم کننن داد و گریه
فلش بک به نیم ساعت قبل
کوک بچها برمی بیورن قدم بزنیم
جیمین عاره بابا پوکیدم
جین منم هستم
رفتن بیرون
پایان فلش بک
ات ولم کننن عربدهههه
کوک صدای چی بود
جیمین عه اون دختره اون کیه با چاقو دنبالس
ات ویو
هرچی کلاس تکواندو بوکس کوه نوردی بود یا هر کلاس کوفتی بود رفته بودم عه طناب با شوکر نانچیکو یا هرچیز کوفتی تو کیفم بود لباسامم عین خلافکارا سیاه انکار مافیام
۹.۰k
۲۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.