💜سناریو💜
💜سناریو💜
😣وقتی میفهمن امتحان ریاضی رو افتادی😣
نامجون:
من اینهمه باهات کار کردم که بیفتی😠(عصبانی)
جین:
من اینهمه از مغزم کار کشیدم باهات کار کردم که بیفتی😠(با ماهیتاله افتاده به جونت)
شوگا:
اشکال نداره بیا بگیر بخواب😴(پدر نمونه به ایشون میگن)
جیهوپ:
سانشاینم میخوای به دیار باقی بشتافی🤨(عصبانی)
جیمین:
برای پدرت موچی درست کن تا به مامانت نگم😏
تهیونگ:
با دمپایی افتاده دنبالت😐
جونگکوک:
تا یک ماه خبری از شیر موز نیست😑
😣وقتی میفهمن امتحان ریاضی رو افتادی😣
نامجون:
من اینهمه باهات کار کردم که بیفتی😠(عصبانی)
جین:
من اینهمه از مغزم کار کشیدم باهات کار کردم که بیفتی😠(با ماهیتاله افتاده به جونت)
شوگا:
اشکال نداره بیا بگیر بخواب😴(پدر نمونه به ایشون میگن)
جیهوپ:
سانشاینم میخوای به دیار باقی بشتافی🤨(عصبانی)
جیمین:
برای پدرت موچی درست کن تا به مامانت نگم😏
تهیونگ:
با دمپایی افتاده دنبالت😐
جونگکوک:
تا یک ماه خبری از شیر موز نیست😑
۵.۶k
۲۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.