part21
#part21
حامیم-دومنم که این کافه واسه منه
تینا-کافه شمااااا(با تعجب)
حامیم-اره برامنه(باخنده)
تینا-وداف عای وای ببخشید من وقتی
متعجب میشم دست خودم نیس چی مگیم
حامیم-نه بابا مهم نی
زیادی رسمی حرف میزنی
خودمونی باش
راستی یچیزی
تینا-جانم
حامی-فن چیجت خیلی باحاله
تینا-مرسی
باورت نمیشه حامی
مجید که فهمید
یه روز تو اتاقم حبسم کرد
حامی-جدی
تینا-بخدا
حامی-اصلا بهش نمیخوره ادم سر سختی باشه
تینا-اوففف
یه چیزیه ها
ببین خیلی داداش عالیه همیشه هوامو داشته
ولی خیلی روم حساسه
خیلیم غیرتی
حامی-واقعا اصن بهش نمیاد
تینا-حالا ولش کن
جدی این کافه توعه
حامی-جون تو
تینا-حالا چرا اسمشو گذاشتی کاکتوس
حامی-باورت نمیشه تو خونه نشسته بودم
هی داشتم بهش فکرمیکردم
که چی بزارم
بد یهو حواسم نبود خواهرزادم کاکتوس و انداخت
روم
بد یهویی تصمیم گرفتم بزارم کاکتوس
تینا-وای چه جالب اینجارو من خیلی دوس دارم خیلی قشنگه
حامی-نظرلطفتونه
تینا-بله بله
#نقطه_تاریک_زندگیم#حامیم#مجید_رضوی#رمان
حامیم-دومنم که این کافه واسه منه
تینا-کافه شمااااا(با تعجب)
حامیم-اره برامنه(باخنده)
تینا-وداف عای وای ببخشید من وقتی
متعجب میشم دست خودم نیس چی مگیم
حامیم-نه بابا مهم نی
زیادی رسمی حرف میزنی
خودمونی باش
راستی یچیزی
تینا-جانم
حامی-فن چیجت خیلی باحاله
تینا-مرسی
باورت نمیشه حامی
مجید که فهمید
یه روز تو اتاقم حبسم کرد
حامی-جدی
تینا-بخدا
حامی-اصلا بهش نمیخوره ادم سر سختی باشه
تینا-اوففف
یه چیزیه ها
ببین خیلی داداش عالیه همیشه هوامو داشته
ولی خیلی روم حساسه
خیلیم غیرتی
حامی-واقعا اصن بهش نمیاد
تینا-حالا ولش کن
جدی این کافه توعه
حامی-جون تو
تینا-حالا چرا اسمشو گذاشتی کاکتوس
حامی-باورت نمیشه تو خونه نشسته بودم
هی داشتم بهش فکرمیکردم
که چی بزارم
بد یهو حواسم نبود خواهرزادم کاکتوس و انداخت
روم
بد یهویی تصمیم گرفتم بزارم کاکتوس
تینا-وای چه جالب اینجارو من خیلی دوس دارم خیلی قشنگه
حامی-نظرلطفتونه
تینا-بله بله
#نقطه_تاریک_زندگیم#حامیم#مجید_رضوی#رمان
۴.۶k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.