چند پارتی تهکوک پارت ۱

ته ته ویو:
امروز صب هم باید برم مدرسع واقعا خسته شدم از مدرسع همه ی قلدر ها اذیتم میکنن البته تنها من نیسم یک پسری هس ک تقریبا یک هفتس اومدع مدرسع مون اسمش رو نمد حالا ولش
صبحانع شیرتوت فرنگی قولیدم با کیک شکلاتی و بعد رفتم مدرسع تو راه مدرسع همون پسر جدیدع رو دیدم ک اونقدر اون قلدر ها تو این یک هفته ترسوندش حتا سرش رو از زمین بلند نمیکنه پسرع بیچارع البته منم دسته کمی از اون ندرم پیادع رفتم به سمت مدرسع
۱۵ مین بعد :
و بلاخره رسیدم ب این مدرسع لعنتی رفتم تو کلاس ک دیدم اون یون عوضی (قلدر کلاس تو معرفی گفتم) باز دارع اون پسرع جدیدع رو اذیت میکنه رفتم سمتشون که.........................


شرط پارت ۲
لایک ۴ تا
کامنت ۶ تا
شرطا برسونید منم زود زود پارت بعد رو بزارم🙂😂