پارت 2 برادر ناتنی ✨🌝
ببخشید دیر گذاشتم _
تو بیمارستان بودم ::
____________________
با سرت زیاد دویدم به پذیرایی
وقت رسیدم جونگکوک افتاده بود به زمین از پاش خون میومد
+جونگکوکشی خوبی
ببخشید نباید تورو تنها به پذیرایی میفرستادم
بخدا ببخشید "گریه"
_باشه گریه نکن وقت کمک کن پا شم
+باشه دستت را بده
با سختی پاش را پانسمان کردم
اها شد
+من برم
_کجا کمکم کن برم اتاقم نمیتونم پاشم
+اوکی
کمکش کردم بره بالا رو تختش خوابوندم
شب خوش بای
_اگه چیزی لازم داشتم چی
+زنگ میزنی به گوشیم
_نه بیا اینجا بخواب
+چی "داد"
مگه دست نداری ابت کنارته چیزی لازم نداری
_اگه دشویم اومد چی
چطور برم دشویی چطور...
+باشه باشه گوه خوردم من هر کاری بگی میکنم وقت ساکت باش ادامه نده
_"خنده"
بیا اینجا
+کنارت
_اوهوم
+من میتونم رو مبل بخوابم
_اگه نمیخوای صبح با دوستام اذیتت نکنم بیا اینجا
+اوففف باشه
با هر سختی رفتم کنارش خوابیدم
ویو صبح ا.ت
با الارم گوشیم بیدار شدم اوففف خوابم میاد
کاش بهش نمیگفتم از پذیرایی صدا میاد من میرفتم خودم زخمی میشدم
از شب هیچ نمتونستم بخوابم
بیدار شدم رفتم اتاقم لباسم را پوشیدم
برم ببینم بیدار شده وقتی وارد اتاقش شدم یک عکسی دیدم توجهم را جلب کرد
وقت عکس را برداشتم ببینم چیه
جونگکوک از دستم گرفت
_چرا به وسایل شخصیم دس میزنی
+اه بیا وسایل شخصیت را خوردیم
وقت خواستم اون دخترو ببینم کنارت یکم اشنا میاد
_بیا ببین
+وقت عکسو دیدم دنیا سرم خراب شد
افتادم زمین اشکام بدون هیچ سببی به باریدن کرد
یعنی جونگکوک
_ا.ت ا.ت
+چشمام به سیاهی رفت وقت صدا های داد بیداد جونگکوک را شنیدم بعد
سیاهی مطلق......
تو بیمارستان بودم ::
____________________
با سرت زیاد دویدم به پذیرایی
وقت رسیدم جونگکوک افتاده بود به زمین از پاش خون میومد
+جونگکوکشی خوبی
ببخشید نباید تورو تنها به پذیرایی میفرستادم
بخدا ببخشید "گریه"
_باشه گریه نکن وقت کمک کن پا شم
+باشه دستت را بده
با سختی پاش را پانسمان کردم
اها شد
+من برم
_کجا کمکم کن برم اتاقم نمیتونم پاشم
+اوکی
کمکش کردم بره بالا رو تختش خوابوندم
شب خوش بای
_اگه چیزی لازم داشتم چی
+زنگ میزنی به گوشیم
_نه بیا اینجا بخواب
+چی "داد"
مگه دست نداری ابت کنارته چیزی لازم نداری
_اگه دشویم اومد چی
چطور برم دشویی چطور...
+باشه باشه گوه خوردم من هر کاری بگی میکنم وقت ساکت باش ادامه نده
_"خنده"
بیا اینجا
+کنارت
_اوهوم
+من میتونم رو مبل بخوابم
_اگه نمیخوای صبح با دوستام اذیتت نکنم بیا اینجا
+اوففف باشه
با هر سختی رفتم کنارش خوابیدم
ویو صبح ا.ت
با الارم گوشیم بیدار شدم اوففف خوابم میاد
کاش بهش نمیگفتم از پذیرایی صدا میاد من میرفتم خودم زخمی میشدم
از شب هیچ نمتونستم بخوابم
بیدار شدم رفتم اتاقم لباسم را پوشیدم
برم ببینم بیدار شده وقتی وارد اتاقش شدم یک عکسی دیدم توجهم را جلب کرد
وقت عکس را برداشتم ببینم چیه
جونگکوک از دستم گرفت
_چرا به وسایل شخصیم دس میزنی
+اه بیا وسایل شخصیت را خوردیم
وقت خواستم اون دخترو ببینم کنارت یکم اشنا میاد
_بیا ببین
+وقت عکسو دیدم دنیا سرم خراب شد
افتادم زمین اشکام بدون هیچ سببی به باریدن کرد
یعنی جونگکوک
_ا.ت ا.ت
+چشمام به سیاهی رفت وقت صدا های داد بیداد جونگکوک را شنیدم بعد
سیاهی مطلق......
۴.۶k
۲۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.