خواهربرادری Part1
خواهربرادری
Part1
سلام من هایونم(همون ا/ت)جئون هایون و متاسفانه سه تا برادر دارم_جی هوپ_جیمین_جونگ کوک_و آخریش هم من(به ترتیب بزرگ به کوچیک)
جیو هوپ تو دانشگاه درس میخونه.جیمین و منو و جونگ کوک تو یه مدرسه درس میخونیم متاسفانه!!!
جیمین و جونگ کوک قلدر مدرسه ان طوری که بهشون لقب شاه قلدر دادن
اونم برای اینکه نصف سهام مدرسه برای پدرمونه
هیشکی جرات گفتن بالای چشت ابرویه رو به اینا نداشت جز یکی......من
البته جونگ کوک سر بحث های خواهر برادری سر من قلدری میکرد
که تا وقتی مامانم بود غصه نمیخوردم
ولی همیشه به کار خودش ادامه میداد پدرسگ
با پسرا رسیدیم مدرسه تا لونا اومد سمتم(دوست صمیمی هایون)
لونا:هایوننننننننننن
هایون:باز چیه؟؟.
لونا:شنیدی....شنیدی جونگ سوک میخاد بهت اعتراف کنهههه
هایون:چییییییی؟
هایون ویو
شاخام دراومدننننن اوه ششتتت خودم به درکک پسراااااااااا......یه لحظه بهشون نگاه کردم جونگ کوک داشت نقشه مرموزانه میکشید ولی جوری نشون داد که انگار به چپشم نی.......ولی جیمین از عصبانیت میخاست همه و جر بده
جیمین:پسره چه گوهی خوردههههه(عصبانیت)
لونا:من غلط خوردم
و لونا فرار کرد
هایون:اوپا
جیمین:تو یکی ساکت(عصبی)
هایون: اصن به من چه
نگاه جونگ کوک کردم
هایون:تو دیگه نه
جونگ کوک:با عرض پوزش کلی فکر تو سرمه
هایون:یااااا جئون جونگ کوک کاری ازت سر نزنهههه(با داد)
جونگ کوک:هی هی هی به قیافم میخوره؟؟؟؟
هایون:جون عمت
جیمین ویو
تا الان کلی دنبال بهون برای خفت گیری این پسره رو مخ بودم حالا که میخاد خواهر من اعتراف کنه خیلی خب یه اعترافی نشونش بدم.......
ادامه پارت بعد
Part1
سلام من هایونم(همون ا/ت)جئون هایون و متاسفانه سه تا برادر دارم_جی هوپ_جیمین_جونگ کوک_و آخریش هم من(به ترتیب بزرگ به کوچیک)
جیو هوپ تو دانشگاه درس میخونه.جیمین و منو و جونگ کوک تو یه مدرسه درس میخونیم متاسفانه!!!
جیمین و جونگ کوک قلدر مدرسه ان طوری که بهشون لقب شاه قلدر دادن
اونم برای اینکه نصف سهام مدرسه برای پدرمونه
هیشکی جرات گفتن بالای چشت ابرویه رو به اینا نداشت جز یکی......من
البته جونگ کوک سر بحث های خواهر برادری سر من قلدری میکرد
که تا وقتی مامانم بود غصه نمیخوردم
ولی همیشه به کار خودش ادامه میداد پدرسگ
با پسرا رسیدیم مدرسه تا لونا اومد سمتم(دوست صمیمی هایون)
لونا:هایوننننننننننن
هایون:باز چیه؟؟.
لونا:شنیدی....شنیدی جونگ سوک میخاد بهت اعتراف کنهههه
هایون:چییییییی؟
هایون ویو
شاخام دراومدننننن اوه ششتتت خودم به درکک پسراااااااااا......یه لحظه بهشون نگاه کردم جونگ کوک داشت نقشه مرموزانه میکشید ولی جوری نشون داد که انگار به چپشم نی.......ولی جیمین از عصبانیت میخاست همه و جر بده
جیمین:پسره چه گوهی خوردههههه(عصبانیت)
لونا:من غلط خوردم
و لونا فرار کرد
هایون:اوپا
جیمین:تو یکی ساکت(عصبی)
هایون: اصن به من چه
نگاه جونگ کوک کردم
هایون:تو دیگه نه
جونگ کوک:با عرض پوزش کلی فکر تو سرمه
هایون:یااااا جئون جونگ کوک کاری ازت سر نزنهههه(با داد)
جونگ کوک:هی هی هی به قیافم میخوره؟؟؟؟
هایون:جون عمت
جیمین ویو
تا الان کلی دنبال بهون برای خفت گیری این پسره رو مخ بودم حالا که میخاد خواهر من اعتراف کنه خیلی خب یه اعترافی نشونش بدم.......
ادامه پارت بعد
۱۷.۶k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.