چند پارتی جونگکوک
وقتی حوصلت سر رفته بود۰۰۰ part3
ویو ا.ت
( پشت به جونگکوک دراز کشیده بودم که دیم دستی دورم حلقه شد و شکمم رو ماساژ میداد)
_ عشقم؟
+....
_ چاگیا؟
+....
_ بیبی؟
+....
_ قهری؟
+ برو اونور ( هلش داد اون طرف تخت)
_ اخه چرا؟
+ هی بهت میگم اروم اروم ول ت توجهی نمی کنی که من اینجا دارم درد میکشم ( عصبانی)
_ ببخشید عشقم
+ همیشه وقتی باهم رابطه داریم خشن میشی بعد میای مثل این بچه ها میگی ببخشید.
( اومد سرشو کرد تو گردنت و اروم و با ملایمت مک میزد و همزمان شکمت رو با دست تتو دارش ماساژ میداد)
_ ملکه من رو بخاطر این کار اشتباهم ببخشید
+( از کارش خندم گرفت برگشتم سمتش و صورتش با دستام قاب کردم و گفتم)
+ گفته ی شما پذیرفته می شود فرمانده
+ - ( خنده )
( بعد همو بوسیدیم)
+ عاشقتم
_ ولی من برات میمیرم...
The end
۰ اولین فیکم بود امیدوارم خوشتون اومده باشه ۰
حمایتم کنید دیگه
مرسی🪧
ویو ا.ت
( پشت به جونگکوک دراز کشیده بودم که دیم دستی دورم حلقه شد و شکمم رو ماساژ میداد)
_ عشقم؟
+....
_ چاگیا؟
+....
_ بیبی؟
+....
_ قهری؟
+ برو اونور ( هلش داد اون طرف تخت)
_ اخه چرا؟
+ هی بهت میگم اروم اروم ول ت توجهی نمی کنی که من اینجا دارم درد میکشم ( عصبانی)
_ ببخشید عشقم
+ همیشه وقتی باهم رابطه داریم خشن میشی بعد میای مثل این بچه ها میگی ببخشید.
( اومد سرشو کرد تو گردنت و اروم و با ملایمت مک میزد و همزمان شکمت رو با دست تتو دارش ماساژ میداد)
_ ملکه من رو بخاطر این کار اشتباهم ببخشید
+( از کارش خندم گرفت برگشتم سمتش و صورتش با دستام قاب کردم و گفتم)
+ گفته ی شما پذیرفته می شود فرمانده
+ - ( خنده )
( بعد همو بوسیدیم)
+ عاشقتم
_ ولی من برات میمیرم...
The end
۰ اولین فیکم بود امیدوارم خوشتون اومده باشه ۰
حمایتم کنید دیگه
مرسی🪧
۱۱.۳k
۰۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.