عاشق شدن part²⁸
ویو تهیونگ
از خونه ا.ت رفتم خونه خودم. یکم ناراحت شدم
ولی خب ما ک خیلی صمیمی نیستیم رفتم رو کاناپه دراز کشیدم داشتم با گوشیم ور میرفتم ک خوابم برد با صدای زنگ در بیدار شدم رفتم درو باز کردم
ا.ت پشت در بود
ا.ت:سلاااامممم
تهیونگ:س سلام ت اینجا چیکار میکنی؟
ا.ت:برات غذا آوردم(با نشون دادن غذاها)
تهیونگ:اها،،،،،ولی شی...
ا.ت:خیلی گشنمه اگ میزاری بیام تو بشینیم و غذا بخوریم
تهیونگ:او درسته ،، یکم شکه شدم
ا.ت:پش بریم غذا بخوریم
تهیونگ:بریم
خیلی توشحال شدم وقتی دیدمش رفتیم داخل سر میز نشستیم و غذا مونو خوردیم
(بعد غذا )
ا.ت:خب. میای فیلم ببینیم
تهیونگ:ممکنه شینا ناراحت شه
ا.ت:راستش مشکل شینا تو نیستی اون فقط یکم حساسه چون ممکنه آدمای بدی تو دنیا پیدا بشه و اون نگرانمه درسته ت آدم خوبی هستی ولی اون تو رو نمیشناسه برای همین نگرانمه
تهیونگ:خب میتونیم ی کاری کنیم ک منو بشناسه
ا.ت:درسته اما فعلا بیا فیلم ببینیم
تهیونگ:ترسناک خوبه
ا.ت:عالیه
تهیونگ:من میرم پاپ کرن درست کنم
ا.ت:بااش*کیوت
رفتم پاپ کرن درست کردم و اومدم پیش ا.ت
نشستیم رو کاناپه و 📺 TVرو روشن کردیم بعد فیلم ترسناک رو گذاشتم و برقارو خاموش کردم
ا.ت:چرا برقارو خاموش کردی؟؟
تهیونگ:نکنه میترسی ها*نیشخند
ا.ت:ن من ب جز مار از هیچی نمیترسم
تهیونگ:خوبه
داشتیم فیلم میدیدیم ک ا.ت گف
ا.ت:اوفف این ک اصلا ترسناک نیس حوصلم سر رفت
تهیونگ:میخوای ی فیلم بزارم ک توش مار باشه
ا.ت:نه اونوقت شب خواب میبینما*کیوت و مظلوم
تهیونگ:ههههه باشه *خنده
دیگ حرفی برا گفتن ندارم 😔🫥🤦♀️
از خونه ا.ت رفتم خونه خودم. یکم ناراحت شدم
ولی خب ما ک خیلی صمیمی نیستیم رفتم رو کاناپه دراز کشیدم داشتم با گوشیم ور میرفتم ک خوابم برد با صدای زنگ در بیدار شدم رفتم درو باز کردم
ا.ت پشت در بود
ا.ت:سلاااامممم
تهیونگ:س سلام ت اینجا چیکار میکنی؟
ا.ت:برات غذا آوردم(با نشون دادن غذاها)
تهیونگ:اها،،،،،ولی شی...
ا.ت:خیلی گشنمه اگ میزاری بیام تو بشینیم و غذا بخوریم
تهیونگ:او درسته ،، یکم شکه شدم
ا.ت:پش بریم غذا بخوریم
تهیونگ:بریم
خیلی توشحال شدم وقتی دیدمش رفتیم داخل سر میز نشستیم و غذا مونو خوردیم
(بعد غذا )
ا.ت:خب. میای فیلم ببینیم
تهیونگ:ممکنه شینا ناراحت شه
ا.ت:راستش مشکل شینا تو نیستی اون فقط یکم حساسه چون ممکنه آدمای بدی تو دنیا پیدا بشه و اون نگرانمه درسته ت آدم خوبی هستی ولی اون تو رو نمیشناسه برای همین نگرانمه
تهیونگ:خب میتونیم ی کاری کنیم ک منو بشناسه
ا.ت:درسته اما فعلا بیا فیلم ببینیم
تهیونگ:ترسناک خوبه
ا.ت:عالیه
تهیونگ:من میرم پاپ کرن درست کنم
ا.ت:بااش*کیوت
رفتم پاپ کرن درست کردم و اومدم پیش ا.ت
نشستیم رو کاناپه و 📺 TVرو روشن کردیم بعد فیلم ترسناک رو گذاشتم و برقارو خاموش کردم
ا.ت:چرا برقارو خاموش کردی؟؟
تهیونگ:نکنه میترسی ها*نیشخند
ا.ت:ن من ب جز مار از هیچی نمیترسم
تهیونگ:خوبه
داشتیم فیلم میدیدیم ک ا.ت گف
ا.ت:اوفف این ک اصلا ترسناک نیس حوصلم سر رفت
تهیونگ:میخوای ی فیلم بزارم ک توش مار باشه
ا.ت:نه اونوقت شب خواب میبینما*کیوت و مظلوم
تهیونگ:ههههه باشه *خنده
دیگ حرفی برا گفتن ندارم 😔🫥🤦♀️
۷.۸k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.