عشق بی پایان
پارت ۱
سلام من ا/ت هستم خودمو قبلن بهتون معرفی کردم .
من چند وقت پیش خانواده ام رو از دست دادم ، ما خانواده ی ثروتمندی بودیم ولی دشمنای بابام پولامونو بالا کشیدن ، و منم الان توی یه خونه حداقل ۱۱۰ متری زندگی میکنم ، و الان دنبال کارم من یه دوست دارم به نام لونا ، اون همیشه به من کمک میکنه .
ا/ت : +
لونا : ×
جونگ کوک : ÷
نویسنده باحالتون : $
$ : یه روز لونا زنگ میزنه به ا/ت و بهش میگه یه شرکتی هست دنبال یه منشیه . ا/ت هم چون کار نیاز داشت قبول کرد ، فردا باید برای مصاحبه میرفت .
+ : هوففف بازم یه روز گوه دیگه باید آماده شم برم شرکت جئون رفتم حمام ۳۰ مین بعد اومدم بیرون و کارهای لازم رو انجام دادم . یه لباس شیک پوشیدم ( عکسشو میزارم ) و رفتم به سمت شرکت جئون .
+ سلام ببخشید من برای مصاحبه اومدم
زن : برای ....
+ منشی
زن : بفرمایید آقای جئون منتظرتون هستن .
+ ممنون
رفتم دم اتاقش زنه گفت : بفرمایید اینجان
+ ممنون
در زدم یهو یه صدای بم و دارک گفت : بیا داخل
رفتم داخل خیلی خوشتیپ بود انگار عاشقش شده بودم
× بفرمایید سرد
+ اممم من برای مصاحبه اومدم
× کیم ا/ت درست میگم
+ بله خودمم
× بفرمایید
نشستم ازم چندتا سوال پرسید و گفت
× خب شما از امروز میتونید اینجا کار کنید
+ خیلی ممنونم
× در ضمن اتاقتون هم همینجاست ( گایز عکس همه رو میزارم )
+ امم چشم ممنون
× خواهش میکنم بفرمایید از الان کارتونو شروع کنید .
+ چشم
شرایط : ۱۵ تا لایک ۲۰ تا کامنت فعلا ببینم نظرتون چیه
سلام من ا/ت هستم خودمو قبلن بهتون معرفی کردم .
من چند وقت پیش خانواده ام رو از دست دادم ، ما خانواده ی ثروتمندی بودیم ولی دشمنای بابام پولامونو بالا کشیدن ، و منم الان توی یه خونه حداقل ۱۱۰ متری زندگی میکنم ، و الان دنبال کارم من یه دوست دارم به نام لونا ، اون همیشه به من کمک میکنه .
ا/ت : +
لونا : ×
جونگ کوک : ÷
نویسنده باحالتون : $
$ : یه روز لونا زنگ میزنه به ا/ت و بهش میگه یه شرکتی هست دنبال یه منشیه . ا/ت هم چون کار نیاز داشت قبول کرد ، فردا باید برای مصاحبه میرفت .
+ : هوففف بازم یه روز گوه دیگه باید آماده شم برم شرکت جئون رفتم حمام ۳۰ مین بعد اومدم بیرون و کارهای لازم رو انجام دادم . یه لباس شیک پوشیدم ( عکسشو میزارم ) و رفتم به سمت شرکت جئون .
+ سلام ببخشید من برای مصاحبه اومدم
زن : برای ....
+ منشی
زن : بفرمایید آقای جئون منتظرتون هستن .
+ ممنون
رفتم دم اتاقش زنه گفت : بفرمایید اینجان
+ ممنون
در زدم یهو یه صدای بم و دارک گفت : بیا داخل
رفتم داخل خیلی خوشتیپ بود انگار عاشقش شده بودم
× بفرمایید سرد
+ اممم من برای مصاحبه اومدم
× کیم ا/ت درست میگم
+ بله خودمم
× بفرمایید
نشستم ازم چندتا سوال پرسید و گفت
× خب شما از امروز میتونید اینجا کار کنید
+ خیلی ممنونم
× در ضمن اتاقتون هم همینجاست ( گایز عکس همه رو میزارم )
+ امم چشم ممنون
× خواهش میکنم بفرمایید از الان کارتونو شروع کنید .
+ چشم
شرایط : ۱۵ تا لایک ۲۰ تا کامنت فعلا ببینم نظرتون چیه
۴.۲k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.