ادامه ی پارت ۳
ادامه ی پارت ۳
اسلاید دو عمارت هوانگ
اسلاید سه اتاق ات و هیون
لباشو کوبوند روی لبام و لبام رو گاز میزد هرچی پسش میزدم محکم تر گاز میگرفت به سیلی بهش زدم
_میبینم دست بزنم داری ، پس کاری میکنم دیگه نداشته باشی با عصبانیت
در کمد و باز کرد داخلش همه جور ابزار شکنجه ای وجود داشت شالاقو برداشت و شروع به زدنم کرد
+ولم..............ولم ...... آه....... هق هق توروخدا.... توروخدا بس كن......
ب_خاطر اینکه فردا باید لباس عروس رو پرو کنی زیاد کبودت نمیکنم حالا هم برو بتمرگ سر تخت
+خواهش میکنم بهم دست نزن ( با گریه) بزار ازدواج کنیم بعد التماست میکنم
_باشه فقط تا چند روز دیگه صبر میکنم دارلینگ
بعدم رفت روی تخت و دراز کشید توهم رفتی گوشه ای از تخت رو ازش برگردوندی و خوابیدی .....
اسلاید دو عمارت هوانگ
اسلاید سه اتاق ات و هیون
لباشو کوبوند روی لبام و لبام رو گاز میزد هرچی پسش میزدم محکم تر گاز میگرفت به سیلی بهش زدم
_میبینم دست بزنم داری ، پس کاری میکنم دیگه نداشته باشی با عصبانیت
در کمد و باز کرد داخلش همه جور ابزار شکنجه ای وجود داشت شالاقو برداشت و شروع به زدنم کرد
+ولم..............ولم ...... آه....... هق هق توروخدا.... توروخدا بس كن......
ب_خاطر اینکه فردا باید لباس عروس رو پرو کنی زیاد کبودت نمیکنم حالا هم برو بتمرگ سر تخت
+خواهش میکنم بهم دست نزن ( با گریه) بزار ازدواج کنیم بعد التماست میکنم
_باشه فقط تا چند روز دیگه صبر میکنم دارلینگ
بعدم رفت روی تخت و دراز کشید توهم رفتی گوشه ای از تخت رو ازش برگردوندی و خوابیدی .....
۲.۴k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.